رئیس هیات عالی جذب، فرآیند جذب هیات علمی را از پیش از انقلاب تا مصوبه کلیدی سال ۱۳۸۶ و سازوکارهای کنونی جذب را تشریح کرد.
آخرین اخبار جذب هیات علمی و اساتید دانشگاه ها در کانال تلگرامی هیات علمی و یا پیج اینستاگرام اطلاع رسانی خواهد شد…
به گزارش خبرگزاری فارس، رئیس هیات عالی جذب اعضای هیات علمی با تشریح فرآیندهای جذب هیات علمی از پیش از انقلاب تا امروز، از جایگزینی «گزینش استاد» با «جذب استاد» آمار کاملی از جذب اعضای هیات علمی در وزارتخانههای علوم و بهداشت و دانشگاه آزاد ارائه داد.
مسیر جذب اعضای هیات علمی در ایران از گزینش متمرکز اساتید در دوران پیش از انقلاب تا فراخوانهای سراسری و حمایتی بنیاد ملی نخبگان، دستخوش تحولاتی بوده است.
در این زمین محمدعلی کینژاد رئیس هیات عالی جذب اعضای هیات علمی شورایعالی انقلاب فرهنگی به بررسی جزئیات این تحولات و سازوکارهای کنونی جذب اعضای هیات علمی پرداخته است.
متن گفتوگو با کینژاد را در زیر میخوانید:
با توجه به سوابقی که در هیات عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی دارید، لطفاً بفرمایید سازوکار تشکیل هیات جذب اساتید پیش از انقلاب اسلامی چگونه بوده و چه تغییری پس از آن رخ داده است؟
کینژاد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همانند سایر مراکز جهان، ما نیز در سطح کشورهیاتهای گزینش استاد داشتیم که شامل نمایندگانی از وزارت علوم، وزارت بهداشت و همچنین وزارت آموزش و پرورش بود؛ دانشگاه آزاد اسلامی نیز در این شمولیت قرار داشت. پیشتر، این پنج مرجع به صورت متمرکز در سطح کشور مبادرت به تصمیمگیری در زمینه گزینش استاد میکردند.
مصوبه کلیدی که جایگزینی گزینش با جذب را رقم زد، چه زمانی و با چه هدفی به تصویب رسید؟
در سال ۱۳۸۶، شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای مبنی بر جایگزینی «گزینش استاد» با «جذب استاد» را تصویب کرد، این مصوبه که گمان میرود در بهمن ماه سال ۸۶ به تصویب نهایی رسید، از سال ۱۳۸۷ عملیاتی و اجرایی شد.
از آن سال به بعد، ما سالیانه ۲ نوبت فراخوان جذب برگزار میکردیم و در مقطعی نیز برای بورسیهها، تقریباً سه تا چهار دوره فراخوان اختصاصی اعطا شد.
هدف اصلی از برگزاری این فراخوانها، تضمین عدالت استخدامی و همچنین پاسخگویی به نیاز اعلامی دانشگاهها از طریق فراخوان عمومی بود که متقاضیان پس از شرکت در مراحل جذب، به استخدام در میآمدند.
آمار کلی تبدیل وضعیت از پیمانی به رسمی در این دوران تقریباً چند نفر بوده و بیشترین سهم متعلق به کدام نهاد است؟
از زمان آغاز این فرآیند، یعنی تقریباً هجده تا نوزده سال سپری شده است. اگر جذبها را تفکیک کنیم، بیشترین سهم مربوط به وزارت علوم به واسطه گستردگی دانشگاههای تحت پوشش آن است.
در این وزارتخانه، جذب پیمانی و بورسیه بالغ بر ۳۶ هزار و ۸۸۸ نفر بوده است که میتوان تخمین زد حدوداً ۳۵۰۰ تا ۳۶۰۰ نفر از این افراد از وضعیت پیمانی به رسمی آزمایشی یا رسمی قطعی تبدیل وضعیت یافتهاند.
در وزارت بهداشت، این آمار ۱۶ هزار و ۲۹ بوده که گمان میرود تمامی این افراد نیز تبدیل وضعیت قطعی دریافت کردهاند.
دانشگاه آزاد اسلامی هم که از سال ۱۳۸۸ به صورت مستقل عمل میکند، حدود ۲ هزار و ۴۴۸ جذب پیمانی داشته است؛ البته لازم به ذکر است که ساختار رسمی آزمایشی و قطعی در قانون دانشگاه آزاد با ساختار دولت متفاوت است.
دانشگاه فرهنگیان نیز از زمان استقلال خود حدود ۴ هزار و ۳۰۰ جذب پیمانی داشته و در مجموع، آمار جذب پیمانی در تمام نهادها ۵۵ هزار و ۷۶۷ نفر بوده است.
در خصوص جذب نخبگان، آمار حمایتی بنیاد ملی نخبگان چگونه است و آیا تمام نخبگان معرفی شده جذب شدهاند؟
جذبهای دیگری نیز در حوزه نخبگان و ایثارگران صورت پذیرفته است که در مورد نخبگان، جذبهای حمایتی بنیاد ملی نخبگان بیش از ۸۰۰ نفر بوده است.
لازم به تأکید است که تمام افرادی که جذب دانشگاهها میشوند، نخبه تلقی میشوند، اما آمار مذکور مربوط به نخبگانی است که تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان قرار دارند.
هیچ نخبه جذب نشدهای نداریم
برخی افراد هم خارج از کشور بودهاند که بازگشتهاند اما به طور کلی در حال حاضر، هیچ نخبهای که مورد حمایت بنیاد بوده، جذب نشده باقی نمانده است؛ احکام آنان صادر شده و در دانشگاهها به صورت قراردادی، پژوهشی یا مشاور مشغول به کار هستند.
دلیل این امر اهمیت مشغولسازی سریع این نخبگان است؛ زیرا در صورت تأخیر در طی مراحل جذب، احتمال جذب شدن توسط نهادهای دیگر وجود دارد.
از میان این تعداد، ۵۳۵۳ نفر تبدیل وضعیت از پیمانی به رسمی داشتهاند و پرونده حدود ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر دیگر نیز در دست بررسی است که نیازمند اخذ ردیف استخدامی و تبدیل وضعیت هستند.
اگر آمار دقیق بنیاد ملی نخبگان را مد نظر قرار دهیم، از سال ۸۷ تا سال ۱۴۰۴.۸۷۵ نفر از طریق این بنیاد جذب هیات علمی شدهاند که بیشترین سهم مربوط به وزارت علوم با ۱۷۰ نفر و وزارت بهداشت با ۵۳ نفر است.
تفاوت فرایند جذب نخبگان بنیاد با فراخوان عمومی چیست؟
تفاوت اصلی در جذب نخبگان مورد حمایت بنیاد این است که این افراد در فراخوانهای عمومی شرکت نمیکنند؛ به محض معرفی از سوی بنیاد، ما حداکثر ۲ ماه فرصت داریم تا حکم استخدام آنان را صادر کنیم.
به دلیل برخی مسائل پیشآمده، این دوره با تأخیر مواجه شد، اما اکنون تمامی احکام در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی صادر و افراد مشغول به کار شدهاند. مورد دیگری از نخبگان مورد حمایت بنیاد که جذب نشده باشند وجود ندارد، مگر افرادی که به تازگی اقدام به ثبتنام و تکمیل پرونده از طریق بنیاد کرده باشند که احکام آنان نیز به سرعت صادر خواهد شد.
مراحل ارزیابی علمی و عمومی جذب چگونه است و اعتبار دانشگاه محل تحصیل داوطلب چقدر در این فرآیند اهمیت دارد؟
شایان ذکر است که تمامی اعضای تیمهای جذب در دانشگاهها پس از مرحله کارگروه علمی (مصاحبه علمی و نمرهدهی) و کارگروه عمومی (شخصیتسنجی و نمرهدهی) وارد فرآیند میشوند و حداقلهای تعیین شدهای برای پذیرش وجود دارد. اعتبار دانشگاه محل تحصیل فرد نیز توسط دانشگاه مقصد سنجیده میشود.
وضعیت خروج نخبگان در حال حاضر چگونه است و چه کسانی مشمول معرفی مستقیم از سوی بنیاد نخبگان میشوند؟
نخبگان مورد حمایت بنیاد، افرادی هستند که جوایزی نظیر جایزه شهید شهریاری را کسب کردهاند یا نخبگانی هستند که سوابق تحصیل در خارج از کشور داشته و تمایل به بازگشت دارند.
خروج نخبگان که پیشتر سرعت بیشتری داشت، اکنون تقریباً متوقف شده و شاهد بازگشت نیز هستیم.
این افراد اگر از طریق مسیر طبیعی فراخوان شرکت کنند، فرآیند جذب را طی میکنند، اما برخی از طریق معرفی مستقیم بنیاد جذب میشوند که ضوابط خاص خود را دارد.
افرادی نیز هستند که ضوابط بنیاد نخبگان را دارند اما از طریق فراخوان عمومی شرکت میکنند. همچنین، جذبهایی از خارج از کشور صورت میگیرد که ممکن است فراخوان عمومی به اتمام رسیده باشد و بنیاد نخبگان معرفی فرد را به دانشگاه انجام میدهد. روند کلی جذب بر این اصل استوار است که متخصصان و تحصیلکردگان کشور به هر شکلی در مسیر جهش علمی کشور حضور یابند.
با توجه به تأخیراتی که رخ داده، تکلیف فراخوان اردیبهشت و فراخوان آبانماه امسال چه شد؟
همانطور که اشاره شد، مصوبه بر برگزاری دو فراخوان سالیانه (اردیبهشت و آبان) تأکید دارد. به دلیل تغییر دولت، دانشگاهها نتوانستند به موقع پروندهها را ارسال کنند. روند رسیدگی به پرونده یک متقاضی از زمان ثبتنام تا اعلام نتیجه مثبت یا منفی، باید بین چهار و نیم تا شش ماه به طول بیانجامد، در حالی که رسیدگی به برخی پروندهها بیش از یک سال به طول انجامیده است. به همین دلیل، فراخوان اردیبهشت لغو شد تا به پروندههای معوق رسیدگی شود.
پس از آن نیز به دلیل وقوع ۱۲ روز جنگ تحمیلی، مجدداً تأخیراتی ایجاد شد، اما فراخوان آبانماه قطعاً برگزار خواهد شد تا متقاضیان شرکت کنند.
ظرفیت اجرایی جذب هیات علمی در وزارت علوم چقدر است و آیا نیاز به جذب همچنان وجود دارد؟
با فرض جذب سالانه ۶۰ هزار نفر، جذب هیات علمی حدود ۲۵۰۰ تا ۲۶۰۰ نفر در سطح کلی وزارتخانه است.
ظرفیت اجرایی هیاتهای اجرایی جذب دانشگاهها نیز در همین حدود است؛ زیرا ترکیب هیاتهای علمی متشکل از اساتیدی است که خود مشغول تدریس و تحقیقات هستند و جلسات بررسی به صورت هفتگی یا هر ۱۵ روز یکبار برگزار میشود و توان اجرایی فراتر از این ظرفیت نیست.
در حال حاضر، مجوز برآوردی ما برای وزارت علوم حدود ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ نفر است، اما درخواست دانشگاهها و وزارت علوم به مراتب بیشتر است، وزارت بهداشت هم از اینها بیشتر میخواهد زیرا وضعیت وزارت بهداشت به دلیل نیاز به هیات علمی بالینی متمایز است.
نیاز به جذب همچنان وجود دارد و نباید این فرض مطرح شود که نیازی نیست. اگر فراخوان آبانماه برگزار شود، پاسخها تا پایان بهمنماه نهایی خواهد شد.
چالش جذب متخصصان وزارت بهداشت
بزرگترین چالش در جذب متخصصان در وزارت بهداشت چیست و این وضعیت در مناطق محروم چگونه است؟
یکی از چالشهای اساسی در وزارت بهداشت، اختلاف فاحش درآمدی میان بخش دولتی و فضای خارج از دانشگاه، به ویژه در رشتههای تخصصی مانند رادیولوژی یا جراحی قلب کودکان است.
کمبود متخصص در این حوزهها، موجب میشود که حتی با وجود ردیفهای خالی، پزشکان متخصص ترجیح دهند در مراکز غیر دانشگاهی مشغول شوند، مگر افرادی که علیرغم درآمدهای بسیار بالاتر، علاقه شخصی به فعالیت دانشگاهی دارند. در برخی رشتههای تخصصی وزارت بهداشت، تعداد شرکتکنندگان کمتر از تعداد ردیف تخصیص داده شده است و در برخی موارد شرکتکنندهای وجود ندارد. این وضعیت در دانشگاههای واقع در مناطق محروم نیز مشهود است؛ زیرا پزشکان ترجیح میدهند در مراکز استانها خدمت کنند و باید تسهیلاتی برای جذب در مناطق مرزی فراهم شود.
در مورد رشتههای وزارت علوم، چه روندی را شاهد هستیم؟
در خصوص وزارت علوم، رشتههای میانرشتهای و جدید، اغلب توسط فارغالتحصیلان داخلی اشغال میشوند، اما در برخی رشتههای سنتی، به دلیل کاهش علاقه دانشجویان به دروس سنتی در برابر ورود حوزههای نوین مانند فناوری اطلاعات، تعداد داوطلبان به مرور زمان کاهش یافته و خطر تعطیلی این رشتهها در برخی دانشگاهها وجود دارد، هرچند ممکن است در دانشگاههای بزرگتر متقاضی فراوان باشد که ریشه آن میتواند به تأثیر معلمان دوران پیشین بر علاقهمندی کنکوریها بازگردد.
آمایش آموزش عالی ۱۰ سال در انتظار اجرا
با توجه به اهمیت تعیین نیازهای واقعی کشور در رشتههای مختلف، «آمایش آموزش عالی» به عنوان راهکار اصلی مطرح میشود. وضعیت اجرای این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، که تصویب آن حدود یک دهه به طول انجامید، چگونه است؟
سامانهای که بتواند نیاز واقعی کشور در رشتههای مختلف را مشخص کند، آمایش آموزش عالی است که تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی حدود ده سال به طول انجامید، اما متأسفانه تنها بخش بسیار اندکی از آن اجرایی شده است.
ما مصر بودیم که فراخوانها بر اساس آمایش باشد، اما در عمل مشاهده شد که اعلان نیاز برخی دانشگاهها با آمایش همخوانی ندارد. البته باید توجه داشت که نیاز در برخی حوزهها (مانند حوزههای علمیه، دانشگاههای تخصصی، یا دانشگاههای نیروهای مسلح) متفاوت است و دستگاههای اجرایی نیز نیازهای خاص خود را دارند.
اینکه جذبها متمرکز نیستند، به آمایش مرتبط است؟ آیا شما به عنوان مسؤول، از تمام ظرفیت بازار کار و وضعیت کنکور در فراخوانها مطلع هستید؟
اینکه همه این جذبها متمرکز هستند، نیازمند اخذ اطلاعات است که بنده فاقد آن هستم و این اطلاعات میبایست از وزارت علوم استخراج شود؛ این همان آمایش است که در آن، ظرفیت بازار کار، وضعیت اساتید دانشگاهها و میزان استقبال داوطلبان کنکور نیز لحاظ میشود.
در حال حاضر، آنچه بنده مطلعم، اطلاعات مربوط به کنکور متعلق به سه تا چهار سال گذشته است، زیرا ما اکنون کنکور سراسری نداریم که نسبت به وضعیت آن حساس شویم. ۱۵ درصد رشتهها نیازمند برگزاری آزمون کنکور هستند، زیرا متقاضی دارند؛ مابقی رشتهها با سوابق تحصیلی جذب میشوند، چه در دانشگاههای دولتی، چه غیردولتی و چه دانشگاه آزاد. این امر موجب شده است که افراد لزومی به شرکت در آزمون کنکور آن رشتهها احساس نکنند، هرچند هنوز هم رشتههایی نظیردریانوردی وجود دارند.
در مورد ادغام دانشگاهها که پس از تصویب آمایش مطرح شد، چه اطلاعاتی در دست دارید؟
از تاریخی که آمایش به تصویب رسید تا زمان اجرایی شدن آن، فضاسازیهایی صورت گرفت که گویی دانشگاهها منحل خواهند شد.
من به یاد دارم که در بسیاری از محافل صحبت شد که قرار بر ادغام است، نه انحلال و هدف ساماندهی است. وضعیت کنونی آن را بنده اطلاعی ندارم؛ در برخی موارد دانشگاهها با یکدیگر ادغام شده و در برخی شهرها با مشکلاتی مواجه شدهاند.