در پی مهاجرت گسترده اساتید، طرح سوال از وزیر علوم برای بهبود معیشت و افزایش حقوق هیات علمی به مجلس ارائه شد.
آخرین اخبار جذب هیات علمی و اساتید دانشگاه ها در کانال تلگرامی هیات علمی و یا پیج اینستاگرام اطلاع رسانی خواهد شد…
نمایندگان مجلس به دنبال افزایش حقوق اساتید برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان
به گزارش خبرگزاری فارس، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری از برنامهریزی برای بهبود معیشت اساتید و کاهش مهاجرت نخبگان خبر داده است اما نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح سؤال از وی با موضوع افزایش حقوق اعضای هیأت علمی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان را به هیأت رئیسه مجلس ارسال کردهاند.
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی احسان عظیمیراد اعلام کرد که طرح سؤال از وزیر علوم با امضای ۴۹ نماینده به هیأت رئیسه مجلس ارسال شد که افزایش نگرانیها درباره مهاجرت نخبگان به ویژه اعضای هیأت علمی دانشگاهها به علت معیشت ضعیف و حقوق نامطلوب به خارج از کشور علت این موضوع بوده است.
براساس آمار اعلام شده از سوی منابع رسمی در چند سال اخیر ۲۵ درصد از اساتید مهاجرت کردهاند و علت عمده آن بحث معیشت اعضای هیأت علمی است که به گفته سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی طرح سؤال از وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نیز درباره اقدامات مهم وزارتخانه در افزایش حقوق اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاهها و همسانسازی حقوق بازنشستگان دانشگاهها با قانون مدیریت خدمات کشوری است.
این درحالی است که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری حسین سیماییصراف نیز از مشکلات اعضای هیأت علمی ابراز شرمندگی کرده و گفته است که کاهش مهاجرت نخبگان یکی از برنامههای جدی وزارت علوم است اما به حمایت دولت نیاز دارد.
هیات علمی تا کنون هیچ آورده ای برای کشور نداشته، تمام مقالات را هم که دانشجوها می نویسند.
به چه علت باید از بیت المال هزینه کرد برای هیات علمی؟؟!!!
به جای آن حقوق اساتید حق التدریس را زیاد کنید که از لحاظ علمی قوی تر هم هستند.
حق التدریس اگر از نظر علمی قوی تر بود به قول دوستمون برای ۲واحد تدریس التماس نمی کرد و می رفت از طریق فراخوان جذب میشد. متاسفانه با زیاد شدن مراکز دانشگاهی تعداد زیادی مدرک مفت گرفتن و متاسفانه توهم دانایی و عقل کل بودن برداشتن. از دید شمای دانشمند! اگر استادان دانشگاه و نخبگان جامعه مهاجرت کنند جاشون رو اتباع افغانستانی بگیره هم فرقی نداره! چون اصولا شما تنها کاری که نمی کنی فکره و اینجا شده محل خالی کردن عقده هات
کسی برای حق التدریس بودن التماس نمیکنه، دانشگاه لنگه استاد هست و التماس به حق التدریس ها می کند.
خودتان را گول نزنید هیات علمی فقط پارتی میخواهد.
عقده ای هم شما هستید که نمیخواهید کس دیگری هیات علمی شود.
از این همه بخل و حسادت معلومه کی عقده ایه! عاقلان دانند
دانشگاه بدون حق التدریسی ها بهتر اداره میشه. خیلیاشون با نمره مفت دادن دنبال راضی کردن دانشجوها هستن و به طور کلی کیفیت علمی و آموزشی را خیلی پایین میارن. دو ترم هم که میان انتظار دارن استخدامشون کنن! روند جذب مشخصه مثل بقیه در فراخوان شرکت کنید و جذب بشید، کی جلوتونو گرفته؟! مشکل اینه بعد از ۲ ترم تدریس براتون توقع ایجاد میشه بدون طی کردن مراحل قانونی جذب باهاتون قرارداد ببندن.
جالبه کسی که نمیتونه در رقابت شرکت کنه میاد با کسانی که هفت خان رستم طی کردن تا جذب شدن کل کل می کنه!!!
بابا ناشناس یه دکتر سر بزن تو حالت خیلی خرابه. باور نمی کنم تو هیئت علمی باشی اگر باشی وای به حال علم و دانشگاه
چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید. اونی که نیاز به دکتر و روانپزشک داره شمایی که تو توهم دانایی و فرهیخته بودن گیر کردی و زیر خبری که هیچ ربطی به حق التدریس نداره عقده های دوران تحصیلت در مورد استادانت رو میخوای خالی کنی. حقوق هیات علمی زیاد بشه مشکلش چیه که اینقد بهت فشار میاد؟! واقعا وای به حال دانشگاهی که فارغ التحصیلی مثل تو تربیت کرده
سلام جناب آقای فرهیحته!
اولا اینکه دستمزد حق التدریس و حقوق اساتید حق التدریس درصدی از حقوق هیئت علمی است. لذا تنها در دو صورت این دستمزد افزایش می یابد که حقوق اساتید هیئت علمی افزایش پیدا کند و یا فرمول نسبت عوض شود! به عبارتی اگر حقوق اساتید هیئت علمی دانشگاه سه یا چهار برابر شود (که حداقل حقوق ۱۰۰ میلیون تومان رعایت شود)، دستمزد حق التدریس هم به همین نسبت ها افزایش پیدا خواهد کرد. از شما که فرهیخته ای ندانستن این جای تعجب دارد!
ثانیا اکنون یک سونامی خروج اساتید دانشگاهها در جریان است. ۲۵ درصد آنها موفق به پیدا کردن شغل در خارج از کشور و مهاجرت شده اند و بقیه هم؛ بجز بخشی که به دلایل مختلف از جمله دلایل خانوادگی امکان مهاجرت ندارند؛ در صدد هستند که این مسیز را بپیمایند. هر سال قدرت خرید اعضای هیئت علمی دانشگاهها کاهش می یابد و در کنار آن انگیزه مهاجرت افزایش می یابد. اکنون دستمزد حق التریس در دانشگاههای آمریکای شمالی (برای اساتید حق التدریس و یا نیمه وقت) سه یا چهار برابر حقوق اساتید با بیش از ۲۵ سال سابقه و درجه استادی و یا دانشیاری در ایران شده است، چه رسد به حقوق اعضای هیئت علمی در آنجا که تقریبا ۵ برابر اساتید حق التدریسی است و گرفتن شغل حق التدریس در آنجا بسیار ساده و سریع هم هست؛ و اگر وضع حقوق اساتید به این منوال حاضر پیش برود؛ یک سونامی مهاجرت آنها بزودی اتفاق خواهد افتاد، غیر از اینکه تدریس نیمه وقت مصرف انرژی و وقت آنها را به مراتب پایین خواهد آورد و می توانند بقیه وقت و انرژی خود را به امور دیگر بگذرانند.
ثالثا توجه کنید نیازی نیست حقوق اساتید را با همردیف آنها در کشور های دیگر، حتی اردن و لبنان مقایسه کنید آن را را دستمزد بنا و عمله داخل کشور مقایسه کنید عمق فاجعه را خواهید دید. اکنون یک کارگر ساده ساختمانی برای هر روز کار بین یک میلیون تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار و بنا معمولی بین دو تا دو و نیم میلیون دستمزد دریافت می کند. به عبارتی یک کارگر حداقل ۳۰ میلیون تومان درآمد ماهیانه و یک بنا حداقل ۶۰ میلیون تومان درآمد ماهیانه دارند. اکنون یک استادیار تازه استخدام شده کمتر از یک میلیون و یک استاد یا دانشیار با حداقل ۲۰ سال سابقه عایدی حدود ۶۰ میلیون تومان ماهیانه دارد! بعضی از تخصص های ساختمانی بناها، مثلا گج کشی و یا نماکاری یا کاشی کاری به کمتر از ۱۰۰ میلیون تومان در ماه راضی نیستند!!!!
از شما که فرهیخته اید این نوع برخورد و استدلال بسیار بعید و نگران کننده است!!!
اون بنا و گچ کار خیلی متخصص تر از خیلی از دانشیارها هستن. یک جوری میگید مهاجرت انگار فرش قرمز براتون پهن کردن. بفرمایید. حداقل چهار نفر سراغ دارم خارج ایران درس خوندن کار گیر نیاوردن اومدن اینجا منتظر هییت علمی شدن هستن.
خانم مهناز اسمتو نذاشتی اما ادبیات پیام نشون میده خودتی!! کاش شما هم بنا میشدی تا ما نخوایم باهاتون هم کلام بشیم
متوهم جان من آقا هستم. کاش شما هم مهاجرت میکردی یک متوهم کم میشد.
خیالت راحت میتونم مهاجرت کنم اما نمی رم که فضا برای بی عرضه ای مثل تو باز نشه!
میگم کلا متوهمی دیگه😆😆 تو رو خدا مهاجرت نکن. دانشمنداشون توان رقابت با حجم توهم شما رو ندارن ممکنه برن خودکشی کنن.
فرهیخته گرامی، برای عدم صلاحیت شما برای تدریس در دنشگاه حتی به صورت حق التدریس، همین اظهار نظر عجیب شما کافی است.
برید همه خبرها را چک کنید ده تا کامنت زیرشون نوشته نشده. اما کافیه یک خبر در مورد معیشت هیئت علمی نوشته بشه؛ سر و کله کامنت نویسها پیدا میشه و چنان گارد دارن نسبت به هیئت علمی که نگو! جامعه ای که طرز تفکرش فراری دادن نخبگان و جایگزین کردن اونها اتباع بیگانه باشه لیاقتش فقر و فلاکت بیشتره
اگر اعضای هیئت علمی این قدر بد هستند پس چطور توانستند دانشجویانی به این خوبی پرورش بدهند؟! لابد اینها هم از برکات اساتید مدعو هست!!! چنان میگویند که دانشجو مقاله مینویسد و استاد به نام خودش ثبت میکند که انگار دانشجو چه عالم دهری هست؟! دانشجویی که حتی نمیتواند مقالات معتبر مرتبط با موضوع تحقیقش را پیدا کند! وقتی گزارشی تحویل میدهد، فقط ۲ ساعت باید وقت بگذاریم تا صرفاً ایرادات نگارشی گزارشاش را برطرف کنیم! بعد که مقاله چاپ شد، میگویند استاد ما که کاری نکرد!!!
دقیقا، دانشجوها متاسفانه کمی ضعیف شدن، دانشجوهای قوی وقتی وضعیت اساتید خود را میبینند که با پراید میان و تو خانه ۵۰ متری مستاجر هستند اغلب مهاجرت میکنند. واقعا الان دانشجوها یا ضعیف هستند یا انگیزه کار کردن ندارند. هر چقدر پروژه ها را ساده میکنیم باز هم نمیتوانند به سرانجام برسانند. اقتصاد فقیر باعث رفتن اساتید و دانشجویان قوی شده و بیشتر خواهد شد.
خیلی جالبه، همه به هم حمله میکنن که تو همین قدر حقوق بسته، لیاقت بیشتر نداری، من بیشتر کار میکنم ، تو کار نمیکنی و غیره ……… ولی یه نفر نمیاد بگه چرا به این وضعیت افتادیم؟؟ چرا با وجود کار زیاد،نباید اونقدری درآمد داشته باشیم که یه زندگی راحت در حد خودمون داشته باشیم و زندگی همسایمون برامون آرزو نشه؟….. چی و کی باعث شده ما به جون هم بیفتیم؟؟
بنده که از بهترین دانشگاه اروپایی دکتری خودم رو گرفتم و علیرغم درخواست آن دانشگاه برای کار در آنجا را رد کردم که در ایران خدمت کنم آیا باید آنقدر کم دریافت کنم که فقط زنده بمانم؟
هیات علمی کسی است که حتی در شب و موقع استراحت و در روزهای تعطیل که همه در حال استراحت و تفریح هستند دنبال تحقیق و پژوهش برای رفع گرههای اقتصادی و صنعتی و پزشکی و … است. هیات علمی بودن فقط درس دادن و خوابیدن نیست . فکر کردن و زحمت کشیدن یک هیات علمی را یک کهرتمند درک نمیکنند چون در آن شرایط نبوده.
کارمند بدون کار اضافی هر چند سال ترفیع و گروه و پایه دارد ولی هیات علمی اگر تلاش علمی نداشته باشد و مشکلی را حل نکند در مدت سه سال قابل اخراج میشود و ارتقای شغلی و پایهای ندارد.
هر شغلی در جای خودش ولی هیات علمی بودم بسیار زحمت و تلاش کرون نیاز دارد که بسیاری از عهده آن بر نمیایند
دوست عزیز شعار نده هیات علمی این کارها با این جدیت انجام نمی دهد. دانشجو بیچاره تمام بار نوشتن مقاله و کتاب را بر دوش می کشد طرح پژوهشی انجام می دهد گاهی اوراق امتحانی استاد راهنما را صحیح می کند و سوال هم طرح می کند و حتی گاهی داوری مقالات را به جای استاد انجام می دهد در مجلات داخلی. از هیات علمی غول علمی نسازید. وضعیت کشور ببینید.
دانشگاهی که استادش غول علمی نیست پس فارغ التحصیلشم نمیتونه ادعای غول بودن کنه! پس شمایی که در همین سیستم فارغ التحصیل شدی هم دست کمی از اونها نداری و خودتم بخشی از وضعیت کشور هستی.
اینجور که معلومه همه چی گل و بلبله و دانشگاه مسئول تمام مسائل و مشکلات کشوره!!!
بسیار زیبا فرمودید.
واقعا توقع این سطح برخورد همکاران به اصطلاح باسواد با همدیگر رو نداشتم، من با داشتن سه دکترای تخصصی که آخریش از آمریکا بوده، بعد از ۵ سال حقالتدریس، اصلا انگیزه شرکت در آزمون جذب را ندارم، تنها یک سال شرکت کردم، هر سه انتخاب من شرایط اولیه بابت انجام مصاحبه را احراز نکردند!!!!
واقعا عجیب تر از این نداریم، با یه مدرک دکترای تخصصی و چندین مقاله ISI، ISC و داخلی مگر میشه شرایط اولیه را احراز نکنید!!؟؟
حقالتدریس هم که یعنی فقط خوردن حق استادی که خودتان صلاحیت علمی ایشان را تائید کردید ولی رابطه استخدامی با آنها ندارید؟
هر جور فکر کردم دیدم بدون درگیری بیشتر و فقط اختصاص یک روز، اسم استاد (حتی حقالتدریس) دانشگاه را دارم، ولی با وقت آزاد خودم بالای ۱۰۰ میلیون در ماه از شغل استخدامی در یک سازمان دولتی، فعالیت آموزشی و بقیه فعالیت خدمات عمومی که عنوانش را دارم، کسب درآمد دارم، حالا بگید من ضرر کردم با دانشگاه؟
واقعا «اظهر من شمس» هست که حقوق یک استاد مقیم باید حداقل ۱۰۰ میلیون و حقالتدریس حداقل باید ۳۰ تا ۵۰ میلیون باشد، مابقی مباحث بین علما و صاحب نظران، کج سلیقگی یا عناد شخصی با اعضای غیر هئیت علمی دانشگاههاست.
الان باید بابت گرفتن حق ۶۰۰ تا ۲۰۰۰ دلاری بین همه فعالین دانشگاهی اتحاد باشه، نه اینکه با حب و بغض فقط همدیگر را متهم کنید به باسوادی و بیسوادی!!! مگر یک کارگر بیسواد بابت نظافت منزل شما توقع پرداخت حقوق منصفانه ندارد؟!
سلام
صرف این که وزیر علوم اظهار ناراحتی برای وضعیت معیشت کند دردی از هیات علمی دوه نمیکند. گفتاردرمانی جوابگو نیست.
متاسفانه آنقدر حقوق کاهش یافته که فقط صرف خوراک میشود که اعضای خانواده زنده بمانند.
مگر هیات علمی نیازهای مسکن، اجاره، پوشاک، حمل و نقل، درمان و سایر موارد ندارد؟!!!!!
متاسفانه اون ۲۰ درصد افزایش هر سال فقط پول یک شکلات و بستنی برای یک بچه میشود نه درمان معیشت.
پزشکان خدا درصد و سایرین نیز خدا درصد افزایش درامد داشته اند ولی هیات علمی باید بمیرد.
میوانید چرا؟
چون عده ای نمیخواهند هیات علمی آسایش فکری داشته باشد تا بتواند در مسیر اختراع و رفع مشکل جامعه و صنعت فکر کند و تحقیق کند.
خدایی حقوقر۲۰تومن و ۳۰تومن هیچی نیست. یه وعده غذا برای دونفر حداقل ۵۰۰تومن هست. خب بهشون حقوق بدید. استاد دانشگاه نباید دغدغه مالی داشته باشه. نباید مستاجر باشه، نباید توی سختی باشه.
معمولا اعضای هیات علمی جوان برای استخدام مجبور می شوند از شهر خودشان به شهر دیگری بروند، اخه با حقوق ۲۰ و ۲۵ میلیون تومان میشود، هم اجاره نشینی کرد ، هم پول رهن داد و هم زندگی کرد؟؟؟ وقتی که یه اشپز داره ماهی حد اقل ۵۰ میلیون حقوق می گیره…واقعا این شرایط برای یه استاد که عمرش را به درس خواندن گذرانده …نا امید کننده نیست؟؟؟ استاد می بینیه در یه کشور دیگر حقوق استادها بالای ماهی ۵۰۰ میلیون هست ، چرا بیاد عمرش را در این کشور با حقوق بسیار پایین، اجاره، قسط وام و مشکلات بیشمار معیشتی تلف کنه
کجای کارید دانشگاه های غیر دولتی حقوق ۱۲ تومنی و۸ تومنی به اعضای هیات علمی پرداخت میکنن!!!
من با معدل ۱۴ لیسانس و معدل ۱۶ ارشد دانشگاه تهران و دکتری در آلمان در یکی از بهترین دانشگاه های آلمان استاد شدم. الان فهمیدم که دانشگاه تهران نمیتونستم استاد بشم و ۲۵۰ دلار حقوق بگیرم😂. اون پوزیشن های مافیایی رو نگهدارید برای خودتون
از نظر شما، من الان باید عذرخواهی کنم که معدل کارشناسی من ۱۸ بوده و مطابق با قوانین ایران، میتوانستم عضو هیئت علمی دانشگاه تهران باشم ولی شما نمیتوانستید؟! اینکه قوانین مشکل دارند، قابل بحث هست، ولی اینکه فکر میکنید ما مافیا هستیم و این موقعیت را غصب کردهایم، در اشتباهید. فکر میکنید من با معدل کارشناسی و ارشد ۱۸ از دانشگاه تهران و دکتری از آلمان (دقیقاً مشابه شما) نمیتوانستم در دانشگاه شما عضو هیئت علمی شوم؟ مسئله این است که بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای برتر ایران، میتوانند در خارج از کشور با حقوقهای بسیار بالا کار کنند ولی به دلایلی دوست دارند در کشور خودشان مشغول باشند. نباید این موضوع به این شکل تصور شود که این افراد ضعیفتر بودند و وزارت علوم بخواهد حقوق این افراد را پرداخت نکند و شان آنها را پایین بیاورد.
نه شما روتون زیاده، توی آلمان یه استاد دانشگاه با کارمند و حتی ریسرچر و پست داک یکیه یا تفاوت بسیار جزیی داره. سنگ خودتو به سینه نزن فقط. ضمناً، اگر توانایی داشتی میموندی😘
خیلی جالبه! تو آلمان به شما گفتند که حقوق استاد W2 و W3 با کارمند کتابخانه یکی هست؟! شما نماینده ایران در آلمان هستید؛ آبروی ایرانیها را در آنجا نبرید! پس فردا خدایی نکرده آلمانیها فکر میکنند که ایرانی ها به حقوق کارمند خدماتی هم راضی هستند!
سلام
من واقعاً تعجب میکنم که چطور یک عده این قدر شان اعضای هیئت علمی را پایین میآورند و به خودشان اجازه میدهند که در مورد حقوق و فعالیت آنها اظهار نظر کنند! به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با سه سال سابقه کار، حکمم ۳۸ تومن هست که با کم شدن کسورات، ۳۲ تومن دریافتی دارم. اعضای هیئت علمی حداقل ۱۰ سال در بالاترین سطح آموزش کشور یا دنیا حضور داشتند و بالاترین افتخارها را کسب کردهاند و تازه در سن ۳۰ سالگی میخواهند جذب شوند. آن وقت یک کارمند دانشگاه در مورد حقوق اعضای هیئت علمی و میزان فعالیتش نظر میدهد! کارمندی که حتی کار با نرم افزار آفیس را هم بلد نیست! شمای کارمند در طول ترم چه کاری انجام میدهید؟ شاید اول و آخر هر ترم مشغول باشید (مثلاً کارمند آموزش) ولی در مابقی زمانها، کاری برای انجام دادن ندارید. از نظر من سادهترین و راحتترین کار عضو هیئت علمی، تدریس کردن هست. کاری که شما میبینید و فکر میکنید هیئت علمی فقط همین یک کار را انجام میدهد. این وظیفه با استاد حقالتدریس مشابه هست ولی آیا استاد مدعو وظایف دیگر عضو هیئت علمی را دارد؟ البته همین وظیفه هم بسیار سنگین است ولی از نظر من به نسبت وظایف دیگر عضو عیئت علمی، کار سبکتری هست. متاسفانه شما وظایف دیگر عضو هیئت علمی را نمیبینید. عضو هیئت علمی باید به دانشجویان مشاوره بدهد. بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی (پروژه کارشناسی، پایاننامه ارشد، رساله دکتری، مقالات و غیره) تعداد زیادی از دانشجویان نظارت داشته باشد. باید مقالات مختلفی بخواند و خودش را بروز نگه دارد. باید کارهای علمی انجام دهد و مقالات علمی بنویسید. باید مقالات مختلف را بخواند و داوری کند. باید ارتباط با صنعت داشته باشد و پروپوزالهای مختلف نوشته و در صورت پذیرش، آنها را انجام دهد. باید در کنفرانسها و مجلات مختلف فعالیت داشته باشد. کدام یک از این وظایف بر عهده استاد مدعو یا کارمند هست؟ شما وقتی کارتان تمام شد و به خانه برگشتید، آیا مسئولیتی از محل کار بر گردن شما هست؟ من عضو هیئت علمی وقتی به خانه بر میگردم، مجدد لپتاپم را روشن میکنم و کارهای عقب افتادهام را انجام میدهم. حتی روزهای تعطیل.
اگر فکر میکنید که عضو هیئت علمی کار سبکی دارد و حقوق مفت میگیرد، بفرمایید شما هم عضو هیئت علمی شوید و از این مزایای بیشمار استفاده کنید! اولین شرط برای عضو هیئت علمی شدن این است که در مقطع کارشناسی در یک دانشگاه دولتی با معدل بالای ۱۶ فارغالتحصیل شده باشید. به عنوان کسی که سه سال است در فرآیند داوری علمی متقاضیان جذب بودم، تقریباً بالای ۵۰ درصد افراد متقاضی، به خاطر نداشتن همین اولین شرط ساده رد میشدند!
من تعجب میکنم، افرادی میگویند من ۱۰ سال حق التدریس بودم! خوب شما در این مدت می توانستی در حداقل ۲۰ فراخوان جذب هیئت علمی شرکت کنی و در هر فراخوان هم می توانستی ۳ انتخاب داشته باشی. یعنی در ۶۰ موقعیت شرکت کنی. اگر شرکت نکردی، پس نباید اعتراض کنی. اگر شرکت کردی و قبول نشدی، حتماً خودت مشکل داشتی. مگر میشود رزومه آموزشی و پژوهشی خوبی داشته باشی ولی در این همه موقعیت موفق نشوی. گروه ما هر سال در فراخوان هیئت علمی اعلام نیاز میکند و با وجود آنکه به شدت به عضو هیئت علمی نیاز دارد، در این سه سال (شش فراخوان)، فقط یک عضو هیئت علمی گرفتیم. آن هم فقط به خاطر رزومههای ضعیف. فکر میکنید برای ما راحت نبود همکار جدید به خودمان اضافه کنیم تا کارمان سبکتر شود. حقوق افراد جدید را که قرار نیست ما بدهیم. بنابراین با کسی مشکلی نداریم و فقط مسئله ما رزومه خوب هست. اینکه پارتی بازی میشود را من اصلاً قبول ندارم. عضو هیئت علمی از هزارتا فیلتر باید رد شود و امکان پارتی بازی وجود ندارد. اگر هم شده باشد، در قدیم بوده و با فرآیندهای جدیدی که مرکز جذب در ۱۰ سال اخیر راهاندازی کرده، این موضوع دیگر امکانپذیر نیست. من خودم ۲ سال استاد مدعو بودم و اگر پذیرفته نمیشدم، ادامه نمیدادم چون همین دو سال برای نمایش توانمندی تدریس من کافی بود. شما چطور با این حقوق کم حق التدریسی این همه سال ادامه دادید؟ آیا کار دیگری نتوانستید پیدا کنید؟! پس باز هم این موضوع نشاندهنده توانمندی پایین شما هست. حقوق استاد مدعو بسیار پایین هست و ما همیشه شرمنده آنها بودیم و همیشه پیگیری کردیم که این حقوق افزایش پیدا کند. ولی از نظر من، موقعیت استاد مدعو یک شغل نیست. این موقعیت صرفاً برای دانشجویان دکتری و یا افرادی است که به تازگی فارغالتحصیل شدهاند و میخواهند رزومه تدریس داشته باشند تا بتوانند صلاحیت تدریس خودشان را نشان دهند. خوب دو سال رزومه کافی هست. نیاز نیست شما ۱۰ سال تدریس کنی و آخر هم طلبکار باشی. وقتی حاضر هستی ۱۰ سال با این حقوق کار کنی، سطح پایین خودت را نشان میدهی.
من متاسفم که شان استاد دانشگاه این قدر پایین آمده که باید در مورد حقوقش با افرادی که هیچ درکی از کارش ندارند، بحث کند. تقصیر دولت هست که با تاسیس بیخود بسیاری از دانشگاهها و صدور تعداد زیادی مدرک بیخودی به دانشجویان، شان نظام آموزشی کشور را پایین آورده است که حالا این افراد بخواهند طلبکار هم باشند.
سلام همکار گرامی
قرار نیست خود را مجبور به پاسخ برخی افراد بکنید. نظرات افراد غیر هیئت علمی در مورد حقوق ما دقیقا مشابه اظهار نظر دربان بیمارستان در مورد وظایف و درآمد دکتر فوق تخصص است. لذا خود را ناراحت نکنید و بگذارید در آتش جهل خود بسوزند. روی صحبت ما در این مجموعه با تصمیم گیران است نه با افراد دیگر.
البته با بخشی از صحبت های حضرتعالی هم مخالف هستم. متاسفانه در طی سال های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ شاهد اضافه شدن برخی افراد به جمع اساتید بودیم که حتی برخی از این افراد موافقت گروه آموزشی را هم نداشتند اما به زور وارد شدند. هرچند تعدادشان بسیار اندک است.
همکار محترم
ضمن سپاس و تایید فرمایشهای شما، قطعاً هستند افرادی که مسیر سالمی را برای رسیدن به موقعیت هیئت علمی طی نکردهاند و من هم تایید میکنم. ولی همان طور که فرمودید، تعدادشان اندک است و به هیچ وجه نمیتوان گفت که همه یا اکثر اعضای هیئت علمی با پارتی عضو هیئت علمی شدهاند.
از نظر اینجانب، به منظور بهینهسازی مصرف بودجه وزارت علوم و بازگشت شان به دانشگاه، باید دانشگاههای آزاد، مجازی، پیامنور، غیرانتفاعی، علمی کاربردی و غیره حذف شوند و فقط دانشگاههای دولتی به منظور پرورش Scientist و دانشگاههای ملی مهارت به منظور پرورش Skillهایی مانند برقکاری، جوشکاری، فتوشاپ، انیمیشنسازی، مکانیکی و غیره وجود داشته باشد. در همین دانشگاهها هم آموزش رایگان صرفاً برای دانشجویانی باشد که نمره یا مهارت لازم را در ترمهای قبل کسب کرده باشند. برای مثال، صرفاً ترم اول دانشجویان رایگان باشد و در صورتی که دانشجو در ترمهای بعد، معدل زیر ۱۷ گرفت، به صورت پلکانی، شهریه پرداخت کند. با این کار بخشی از بودجه دانشگاه تامین میشود که میتواند صرف فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، فرصت مطالعاتی و شرکت در کنفرانسهای مختلف عضو هیئت علمی شود. همچنین دانشجو هم تلاش بیشتری میکند تا علاوه بر پاس شدن درس، معدل بیشتری کسب کند تا شهریه پرداخت نکند. متاسفانه در حال حاضر، تعدادی از دانشجویان روزانه، دانشگاه را به عنوان خوابگاه و غذای تقریباً رایگان و روشی برای دور زدن سربازی میبینند و فقط باعث زحمت اضافی برای اساتید هستند. با این کار، افرادی که صرفاً به فکر علم هستند، تحصیل رایگان دریافت کرده و باقی افراد به مرور از چرخه خارج میشوند و حتی اگر خارج نشوند، هزینه تحصیلشان توسط خودشان پرداخت میشود. همچنین با این کار، دست وزارت علوم برای بهبود معیشت اعضای هیئت علمی نیز بازتر خواهد شد.
برادر بزرگوار. جنابعالی دانش جامعی از جمعیت دانشجویی کشور و نحوه توزیع بودجه آموزش عالی ندارید که چنین اظهار نظر میکنید.چون از نظراتتان پیداست. با این سطح از آگاهی درباره هر چیزی نظر میدهید. دانشگاههایی که پیشنهاد حذف آنها را دادید اتفاقا در خصوص بیتالمال و نحوه هزینهکرد آن مفیدتر بودهاند. دانشگاه آزاد، غیرانتفاعی و پیام نور و … با جذب متقاضیان تحصیل و دریافت شهریه از آنها خدمت بزرگی به کشور کردهاند درحالی که همین دانشگاههای دولتی در شرایطی که امکان تربیت دانشجو با هزینه خود دانشجو وجود دارد و اتفاقا با قانون اساسی هم سازگارتر است بودجه بزرگی از بیتالمال میبلعند و دانشآموخته بیکار از جیب ملت تحویل جامعه میدهند. لااقل این دانشگاهها هزینه تحصیل را از خود دانشجو میگیرند و از بیتالمال ارتزاق نمیکنند. ضمن اینکه من دورادور از عملکرد اعضای علمی آنها نیز خبر دارم علیرغم اینکه امکانات بسیار کمتری دارند در دستاوردهای پژوهشی و علمی بالاتر از اعضای علمی دانشگاههای دولتی نباشند پایین تر نیستند. چه ضرورتی دارد وقتی کشور پر از فارغالتحصیل بیکار است دانشجوی دولتی جذب کنیم. نه اگر بناست پول گرفته شود خوب این دانشگاهها یعنی غیرانتفاعی، ملی مهارت، پیام نور ، آزاد هستند. نتیجه اینکه اگر قرار است مسیر را اصلاح کنیم باید به همان سمتی برویم که دانشگاه آزاد رفته. همین دانشگاههای شهریهایی می توانند سهمیه تحصیل رایگان هم برای تعداد بسیار محدودی از دانشجویان نخبه درنظر بگیرند.لذا هر حرف و نظری الزاما گفتنی نیست.
استدلال درستی مطرح نفرمودید، اغلب این فارغ التحصیلان بیکار را همین دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی با دریافت پول ایجاد کرده اند! در نقطه مقابل انگیزه استعداد های واقعی کشور هم با دیدن این فارغ التحصیلان پولی به شدت کاهش پیدا کرده و ما در دانشگاه های دولتی شاهد بی انگیزگی دانشجویان هستیم!
متاسفانه این بنگاه های مدرک فروشی بخش مهمی از نیروی کار کشور را که باید بعد از آموزش عمومی و مهارتی وارد بازار کار و خدمات میشد با فروش مدرک و ایجاد توقع بیجا دچار انحراف کرده است.
کاملا موافقم. بایستی ورودی کنکور را از حالت فعلی حداقل ۷۰% کاهش داد. یعنی مثل زمانهای ۵ دهه پیش. نیازی نیست همه بیان دانشگاه. افراد زبده و باهوش صرفا باید تحصیل کنند. تمام دانشگاههای غیرانتفاعی، علمی کاربردی، پیام نور و ۹۰% دانشگاههای آزاد همگی حذف شوند. حتی دانشگاههای دولتی هم شهریه بگیرند اما طبقه بندی شده. یعنی از طبقه خاص (دانشجویان برتر) شهریه گرفته نشه و از بقیه به تناسب گرفته شود. درینصورت پیشرفت را هم در کشور شاهد خواهیم بود.
بنده به عنوان فارغ التحصیل دکترای دانشگاه تهران اذعان دارم که اکثر اساتید دانشگاههای دولتی و مخصوصا دانشگاه تهران با رانت و پارتی جذب شدند و خیلی از فارغ التحصیلان بیکار امروزی رزومشون خیلی قویتر از اونها هست. اکثر اساتید دانشگاههای دولتی ناکارامد و تنبل هستن و با پله دانشجویان ارتقا پیدا کردن استادای می شناسم که با ۳۰ سال سابقه ۵ تا مقاله هم خودشون ننوشتن واقعا اینها چه نفعی برای حیات علمی کشور دارن؟
این دیدگاه شما بعد از رد شدن در فرآیند علمی رایج، طبیعی است. بروید کمی روی آرامش خود کار کنید. از درون این اکار شما را نابود میکنه
سلام
یک نکته در مورد جذب عرض کنم که بزرگواران هم نقش و مسئولیت هایی داشته اند و اون اینکه واقعا چرا غالب رویکردهای جذب و نگاه بزرگواران با منطق صوری همراه است!
قطعا بهتر از من می دونید که منطق صوری محصول فکری زمان ارسطو بوده و بعد اون دوران مدرن، پدیدارشناسی مدرن، پست مدرن و پساپست مدرن به عرصه فکری اومده.
نمونه ای بسیاری از تفکر صوری و صفر و یک که خود بزرگوار فرمودند و جالب تر اینکه دانشگاه تهران هم مصرانه در بند این نوع تفکره: نمره ۱۶ آری نمره ۱۵ خیر. دانشگاه تهران آری دانشگاه شهرستان خیر. مقاله q1 آری مقاله q2 خیر. و…
خوب نیست دیده بشه که این فرد متقاضی جذب، مستقل از نام دانشگاه و نام مجله و “نام” های دیگر، چه محتوایی از دانش رو بیان میکنه؟ در کدوم عصر فکری فعالیت علمی میکنه؟ مقالاتش چقدر به بنیان های دانش و مرزهای دانش رسیده؟ چقدر آثار و افکارش زندگی بخشه؟ آیا مسئله انسان و امر انسانی داره؟
اندیشمند عزیز،
ضمن سپاس از اعلام نظر شما، قطعاً نظر شما به حقیقت نزدیکتر است ولی به واقعیت نزدیک نیست! درست است که منطق صوری حقیقت را بیان نمیکند ولی تنها مزیت منطق صوری، تفسیر ناپذیری آن هست. اینکه یک متقاضی به دلیل معدل زیر ۱۶ در مقطع کارشناسی خود رد شود، ابهامی ندارد ولی اینکه یک فرد به خاطر اینکه تشخیص داده شده افکارش زندگی بخش نیست، رد شود، ابهام بسیار دارد. قطعاً با دیدن رزومههای بدون روح و مصاحبه حضوری حداکثر نیم ساعته نمیتوان به تشخیص حقیقی صلاحیت علمی یک فرد رسید ولی به شخصه همیشه سعی کردهام که همه جوانب را تا حد امکان در نظر بگیرم. وقتی برای یک موقعیت هیئت علمی ۳۰ نفر متقاضی میشوند، و از آن ۳۰ نفر، ۱۰ نفر از فیلترهای اولیه (مانند معدل، دانشگاه، مقاله و غیره) عبور میکنند، وظیفه گروه آموزشی این است که با در نظر گرفتن جوانب مختلف دیگر مانند سن، زمینه تخصصی، طرز فکر، سابقه، وضعیت تاهل، و غیره، بین آن ۱۰ نفر اولویتبندی کند و در نهایت ۳ نفر را به عنوان اولویت گروه به دانشگاه اعلام کند.
بنابراین موارد گفتهشده توسط شما پس از آنکه متقاضی از فیلترهای حداقلی اولیه عبور کرد، تا حد امکان در نظر گرفته میشود.
بنده فارغ التحصیل سال ۹۷ دانشگاه تهران با ۳۵ مقاله که ۹۹ درصد ان نوشته خودم و همچنین تالیف ۵ کتاب و سوابق عضویت در کمیته علمی همایش ها و کلی سوابق دیگر دوبار در فراخوان جذب دانشگاه تهران شرکت کردم، هر دوبار اصلا بنده رو اصلا به مصاحبه دعوت نکردند و در عوض شخصی خیلی ضعیف تر از بنده به واسطه ارتباط با مدیر گروه و رانت پدرش جذب همون دانشگاه تهران شد. واقعا پشت پرده حمایت از این افراد نالایق کیست؟ این فساد تا کی ادامه دارد؟
سلامت باشید، من چون در مورد جزئیات اطلاعاتی ندارم، نمیتوانم نظری بدهم.
فقط امیدوارم هرچی خیر است برایتان اتفاق بیافتد.
استادیار پایه سه حکم ۳۸ تومنی؟!! خیلی خوب دریافت می کنید بقیه زیر ۳۰ تومن هستند. این حکم شبیه به هیات علمی وزارت بهداشت است.
من پایه ۷ هستم. در سال اول پایه ممتاز و در سال دوم پایه ویژه گرفتم. دانشکده فنی دانشگاه تهران
پس به جاهای خوبی وصلی و افراد ذی نفوذ. احسنت به ژن برتر. احسنت به هیات ممیزه دانشگاه. احتمالا سال بعد هم با صد میلیون حقوق بازنشسته می شوید.
اشتباه از ما هست که با افراد ناآگاهی مثل شما بحث میکنیم. شمایی که نمیدانی پایه یک عضو هیئت علمی در هر سال بر اساس تعداد مقالات چاپشده، کتابهای نوشتهشده، ارتباط با صنعت و غیره افزایش پیدا میکند و نه بر اساس نفوذ و ژن و غیره، باید هم مسخره کنید. امیدوارم خداوند به دلهای شما آرامش بدهد.
همچنین عقلی به تو پارتی دار بده، افراد با ده برابر این رزومه پایه ویژه نگرفتند.
نمونه شخصی که در برج عاج زندگی میکند. این شخص یک هیئت علمی دانشگاه است که در بهترین حالت تجربه های شخصی خود را به کل جامعه تعمیم میدهد. شما فکر کنم در این جامعه نبودید تا ناعدالتی ها را ببینید. خود وزیر علوم میگوید ناعدالتی وجود دارد در پروسه جذب. ایشون میاد میگه نه نیست همه چیز درست است. هر کی هم هیئت علمی نشده مشکل از خودش بوده است
خیلی جالبه که نظرات خودتان را جهان شمول میدانید و نظرات من را در بهترین حالت، تجربه شخصی! بله من هم مثل شما در همین جامعه زندگی کردهام و اتفاقاً بیشتر از ناعدالتی، افرادی را دیدم که فقط بلدند ناله کنند و عدم موفقیت خودشان را تقصیر دیگران بیندازند. من حداقل خودم و ۴ نفر از دوستانم را میشناسم که بدون پارتی و با گذشتن از هفت خان رستم، توانستیم هیئت علمی شویم. افرادی که پارتی نداشتیم. ولی به وفور آدمهایی را دیدم که حداقل صلاحیتها را نداشتند ولی ادعایشان سر به فلک میکشید و وقتی موفق نمیشدند، به جای قبول نقاط ظعف خودشان، شروع میکردند به لگدمال کردن دیگران که آره، پول داده، پارتی داشته، آقازاده بوده و غیره. خدا به دلهای شما آرامش بدهد.
سلام عضو هیات علمی محترم ، من یک کارمند آموزش هستم ، والله آنچه شما می فرمایید که فقط اول ترم و آخر ترم کار میکنیم و مابقی ترم بیکار هستیم کاملا اشتباه است .
عضو هیات علمی با استفاده از تکنولوژی امروزی تدریس میکند ،( یک فایل یا جزوه یا پاورپوینت ) و اگر تحقیق و مقاله مینویسد پژوهانه و گرنت و مشاوره ، اگر پست داشته باشد حق مدیریت و … دریافت میکند ضمنا علاوه بر ۴۴ ساعت حضور که عمدتا کمتر از این در محل کار است (اگر غیبت کلاسی نداشته باشد ) تشریف دارند و بالای آن هر ترم از حق التدریس هم استفاده میکنند یعنی علاوه بر حقوق خود حق التدریس و حق پژوهشی ( دفاعیات ) رو دریافت میکنند . من کارمند که مدرک دکتری دارم که هر روز سرکار هستم و کارآموزشی از اول صبح با دانشجو سرکار دارم و امتحانات و نامه نگاری ها و هزار و یک صورتجلسات متفرقه که باید انجام دهم با شما یکی نباشم از لحاظ معیشتی فکر نکنم با شما تفاوتی داشته باشم منم اجاره خانه و عائله مندی و … هزار مشغله همچون شما دارم معدلم بالای ۱۷ است اما شرایط ایجاب کرد که کارمند شوم . و از لحاظ علم و دانش با شما فرقی ندارم و هم شما و خودم رو درک میکنم . حداقل شعور این را دارم از لحاظ انسانی و وجدانی خدمت عضو هیات علمی احترام بگذارم ولی آیا شمای هیات علمی یک انسانی مثل من و دیگر کارکنان و هیچ تفاوتی با کارمند ندارید . و کار هیچ کس را کم شمارید و خود را بالاتر از دیگران حساب نکنید .
عذرخواهی میکنم از کثرت سخن .
همکار محترم، قطعاً زحمات شما هم ارزشمند است و قطعاً حقوق دریافتی فعلی شما هم لایق زحمتهای شما نیست. همه انسانها حق دارند با کاری که انجام میدهند، بتوانند زندگی آبرومند و بدون دغدغهای برای خود بسازند. اشتباه شما از جایی شروع میشود که فکر میکنید از لحاظ علم و دانش با عضو هیئت علمی فرقی ندارید! پس چرا در فراخوان جذب هیئت علمی شرکت نمیکنید؟ همان طور که قبلاً گفتم، شما هیچ درکی از فعالیتهای عضو هیئت علمی ندارید و فقط ساعات حضور و تدریس او را میبینید. شما وقتی کارتان در دانشگاه تمام میشود و به خانه میروید، نه کاری با دانشگاه دارید و نه دانشگاه با شما کاری دارد. به کارهای خودتان و خانوادهتان میرسید. برای همین فکر میکنید وقتی یک روز عضو هیئت علمی به دانشگاه نمیآید، حتماً با خانواده رفته مسافرت! خیر این طور نیست. شاید ساعات حضور فیزیکی من در دانشکده کمتر از ۴۴ باشد، ولی ساعاتی که دارم کارهای مرتبط با دانشگاه را انجام میدهم، بیشتر از ۵۰ ساعت در هفته است. فکر میکنید برای تفکر کردن، نوشتن مقاله، کتاب یا پروپوزال جدید، یا پیگیری وضعیت دانشجویان، تصحیح برگههای امتحانی، شرکت در جلسات مختلف، و غیره در مدت زمان ۴۴ ساعت در هفته امکانپذیر هست؟! به هیچ وجه خستگی فکری و روحی عضو هیئت علمی را با خستگی جسمانی خودتان مقایسه نکنید. تفاوت من و شما مثل تفاوت یک پزشک و منشی یک پزشک هست. متاسفانه در آن فضا هم بعد از مدتی، منشیها فاز دکتر بودن میگیرند و شروع میکنند به نسخه نوشتن و کوچک شمردن کار پزشکان. امیدوارم همه در این کشور بتوانند متناسب با توانمندیهایشان، درآمد کسب کنند و هیچ کس زندگی با دغدغه نداشته باشد.
یه سری به دانشگاه تهران بزنید تا مفهوم رابطه برای ورود هیئت دریابید راجع معدل و نمره این مسائل هم حرفاتون خامه به ویژه در علوم انسانی نمردهی خیلی دشواره بعضا مستعدین کمترین نمره را می گیرند. اگرچه این حرفا جدلی است و احتمالا راه به جایی نمی برد.
درود
وقتی نوع تفکر یکی از همکاران عزیزمان بدین گونه باشد، از دیگر عزیزان انتظاری بیش نباید داشت.
سلام، از خواندن پیام های برخی از کارمندان عزیز متعجب شدم. داشتن یک زندگی خوب حق شماست و هیچ خرده ای بر این نیست، اما مقایسه شغل کارمندی با هیات علمی اصلا منصفانه نیست.
داشتن یک مدرک دکتری و چند مقاله که لزوما نشان دهنده سواد و توانایی نیست. اگر اینطور نیست، چرا همه شما کارمندان نخبه تحصیلکرده دکتری عضو هیات علمی نشدید که فقط ۱۳ ساعت در هفته تدریس کنید و از همه این حقوق و مزایای نجومی برخوردار شوید و حسرت زندگی اساتید را هم نخورید؟؟
من در سن ۳۹ سالگی با رزومه عالی پس از پشت سرگذاشتن هفت خوان رستم عضو هیات علمی پیمانی شدم و هر سال باید امتیازهای لازم رو کسب کنم تا بتوانم قراردادم را تمدید کنم. متاهل و دارای یک فرزند هستم و حقوق من فقط کفاف اجاره خانه و خوراک هم نمیشود و واقعا شرمنده زن و بچه و پدر و مادرم هستم. احساس می کنم مسیر رو اشتباه اومدم. بعد از لیسانس باید کارمند میشدم که الان ۱۵ سال سابقه کار داشتم و حداقل یک خونه داشتم. در سن ۴۰ سالگی تازه می خواهم ملزومات اولیه زندگی رو برای خودم خانواده ام تهیه کنم. بانیان این شرایط باید در محضر الهی پاسخگو باشند.
با سلام و احترام
حقوق اعضای هیئت علمی در سال ۹۶ حدود ۲۵۰۰ دلار و الان حدود ۲۵۰ دلار است باتوجه به جایگاه این عزیزان و قدرت تاثیر گذاری در جامعه اصلا این حقوق شایسته این افراد نیست اخبار موثق هست که تعداد زیادی از اساتید در حال انصراف هستند یا قبلا انصراف داده اند و این زنگ خطری بزرگی برای آینده ایران عزیز است خصوصا اینکه میزان حقوق و معیشت این قشر علمی از حداقل استاندارد های جهانی هم فاصله دارد
خیلی پرتوقع هستید، اگر بخواهیم از این دید نگاه کنیم حقوق همه اقشار کمتر شده، این دلیل نمیشود که افزایش حقوق داشته باشند.
هیات علمی ها یک مشت بیسواد هستند که با واسطه و سفارش جذب شدند. تا کنون هیچ اورده و پیشرفتی هم برای کشور نداشتند، فقط مصرف کننده بودند.
در عوض تعداد بیشتری استاد حق التدریس داریم که رایگان تدریس می کنند.
استادهای حق التدریس، عزیزان هستند نه شما.
حق افرادی مثل شما همیت فقر هست. من شغلم آزاد هست ولی وقتی یککارمندی که لیسانس را از دانشگاه وموسسات پاین گرفته انتظار برابری با افرادی داره که دکترا از بالاترین سطح دانشگاهی را گرفته اند نشان از حماقت و عدم. آگاهی از حق و حقوق تان دارد. حقوق کارمندی در دنیا ۱۴۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار هست ووبراساس جایگاه شغلی اش. حالا بجای پریدن بهم بروید دنبال گرفتن حقوق کارمندان. من به شخصه با شغل آزاد انتظار دارم پسرم در دانشگاهی که درس میخواند اساتید سطح رفاه و رضایت داشته باشند تا فرزندانمان انگیزه بگیرند. وگرنه سطح فکری کارمندی کشور در تمام سطوح مشخص است و اینجا عیان تر
بنده استاد حق التدریس از بهترین دانشگاه هستم و چندین مقاله Q1 و تالیف کتاب دارم. و در فراخوان جذب هم شرکت کردم و تایید هم شدم آخرش گفتند شما در اولویت نیستید و کسی دیگر با سفارش جایگزین شد.
پس بیسوادشما هستید.
پس معلومه این سوزش درون از عدم شایستگی برای جذب شدن به عنوان هیات علمی هست که حاضری حقوقشون رو کلا قطع کنند شاید تسکینی بر داغ درونت باشه
سلام. بنده هیات علمی هستم و تاکنون هیچ آورده و پیشرفتی برای کشور نداشته ام. اما نزدیک به ۸ سال هست برای تولید یک دارو دارم زمان میگذارم و از جیب هزینه میکنم. اما نشد که نشد. بسیاری از همکاران را میشناسم که در تلاش برای ارائه محصولات بومی بجای واردات هستند. اما بالای ۹۹ درصدشان به موفقیت نمیرسند. چرا؟ چون شرکت های ایرانی، دانشمندان ایرانی را قبول ندارند. چون سازمان غذا و دارو دانشمندان ایرانی را قبول ندارد و به محصولات جدید تاییدیه نمیدهد. چون سازمان صنایع و معادن به اساتید داخلی اعتماد ندارد. البته بگویم این سازمان ها بیشتر به دلیل عدم توانایی در ارزیابی درست محصولات آنها را قبول نمیکنند. بهرحال مثمر ثمر نبودن اساتید در ایران دلایل زیادی دارد و نباید همه را به پای اساتید بنویسید. با حقوق ۳۵ میلیون و دغدغه معیشت هم دیگر فکر و خلاقیتی برای تولید باقی نمیماند. نهایتا همه اساتید توانمند برای فرار از شرمندگی جلوی خانواده مجبور به مهاجرت خواهند شد.
اساتید دانشگاه توقع بیخود دارند، کلا در هفته ۱۳ ساعت تدریس دارند و همش تعطیل هستند. همین حقوق هم زیادی هست. بروند دنبال کار دیگر.
همه هیات علمی ها هم با پارتی جذب شدند.
بار دانشگاه هم به دوش اسلتید حق التدریس است که سالی یکبار حقوق به اندازه ایاب و ذهاب میگیرند.
سلام
شما اگر بخواین راجع به چیزی حرف بزنین، آمادگی نمیخواین؟ فکر کنم آموزش و پرورش رو با دانشگاه اشتباه گرفتین.
هیات علمی یکی از پرمشغلهترین کارهاست که حتی روزهای تعطیل هم درگیرند ولی همه فقط ساعتهای تدریس رو میبینن.
من خودم استاد حق التدریس دانشگاهم که ساعت تدریسم از هیات علمی هم بیشتر هست، چندین مقاله و کتاب هم دارم،
چرا فقط خودتان را می بینید؟ چرا ما ساعتی ۳۰ تومان حقوق میگیریم شما شکایتی ندارید؟
شما هیات علمی ها خیلی تنبل هستید!!
حق التدریس ها اولش با التماس میان واحد میگیرن و بعد مدعی هیات علمی ها میشن. خب اگر اینقدر راحته شما هم در فراخوان شرکت کن و جذب شو و کمتر با بخل و حسادت صحبت کن
خیر ما با التماس نیامدیم، وقتی استاد کم داشتند با التماس ما را آوردند، خودتان بهتر می دانید کسی با فراخوان جذب نمیشود بلکه پارتی مهم تر است. فراخوان ها همه فرمالیته است. اصلا مگر فراخوانی هم وحود دارد؟!!
من که با همین فراخوان ها جذب شدم و حدود ۴ سال روند جذبم طول کشید و ۳ دانشگاه قبول شدم. دلیل نمیشه چون شما جذب نشده همه با پارتی جذب شدن و بیسوادن!
سلام دوست عزیز. بنده هیات علمی هستم و در آزمایشگاه کار میکنم. بخدا قسم سر پایان نامه دانشجوهام وقت ندارم زن و بچه ها رو یه تفریح دو روزه ببرم چون مسولیت دارد یک ازمایشگاه با چند میلیارد وسیله دست دانشجو داد. از طرفی اساتیدی که در آزمایشگاه فعالیت دارند با تمام مواد سرطان زا از جمله فرمالین گزیلول اتیدیوم بوماید و صدها ماده شیمیایی مضر سروکار دارند یعنی داریم با سلامت خودمون بازی می کنیم. برای نوشتن ریوایز و اکسپت یک مقاله تا پاسی از شب بیداریم. اتاق خاب ما هم شده اتاق سرچ مقاله بنابراین انصاف چیز خوبیه. شان هیات علمی خیلی بالاتر از این حرف هاست.
واقعا چرا نظر میدی؟ وقتی نمیدونی نظر نده، بدترین شغل هیات علمی هست. پشیمانم ولی راه برگشتی تو ۴۰ سالگی باقی نمانده. کاش میشد ۲۰ سال به عقب برگردم که کلا سمت تحصیل نیام. مگه یک پرستار به حقوق یک پزشک متخصص که فقط میاد عمل میکنه و میره اعتراض میکنه؟! پزشک بیش از ۱۰ برابر پرستار دریافتی دارد ولی چون پزشک متخصص هست پرستار جایگاهش را میداند و اعتراض نمیکند. لطفا برای حق خودتان در هر جایگاهی که هستید تلاش کنید و دست از سر هیات علمی ها بردارید. چرا تا صحبت کم بودن حقوق هیات علمی ها میشود همه اصناف به خودشان اجازه میدهند تا نظر دهند. لطفا بروید دنبال حق خودتان نه زدن دیگران.
مشکل از آنجا شروع شد که در هر شهری یک دانشگاه دولتی تاسیس شد. بار مالی شدید این دانشگاه های نوظهور و بدون اولویت مشکلات زیادی در بخش پرداخت حقوق و مباحث پژوهشی ایجاد کرده. چرا شهر کوچکی مثل شاهرود باید دو دانشگاه دولتی داشته باشد. تجمیع این دانشگاه ها باید در اواویت برنامه دولت باشد.
نکته بعدی بار مالی برخی اساتید است که آورد قابل توجهی نیز برای دانشگاه ندارند. آیا تمام اساتید این شایستگی را دارند تا ۷۰ سالگی از دولت حقوق بگیرند؟ به جرات فقط ۱۰ درصد اساتید این شابستگی را دارند و مابقی عزیزان با ۳۰ سال خدمت باید بازنشسته شوند. تدوین آیین نامه های سخت گیرانه برای ادامه کار تا ۷۰ سالگی باید در دستور کار وزارت قرار گیرد.
کاملآ درسته
هیچ وقت سخنی از کارکنان زحمتکش و بی منت به میان نمی آید ،باشد در کنار دیدن اعضای هیئت علمی کمی هم نگاهی به کارکنان زحمتکش و بی منت بدارید ،اختلاف حقوقی بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون ،
نون دوبرابر
برنج چهار برابر
شکر دو برابر
حبوبات دو تا سه برابر
اجاره تا دلت بخواد
ماشین، روغن، لبنیات… همه چی بیش از پنجاه درصد گرون شده
بعد حقوق کارمندا ۲۰ درصد نسبت به ساله پیش اضاف شد
همه اساتید جوان به فکر مهاجرت هستند. من استادیار پایه ۲ با ۳۹ سال سن و کلی تلاش و کار علمی در تمام عمر وجوانیم دارم ۲۳ تومن می گیرم. تازه نه امنیت شغلی داریم نه هیچ تسهیلاتی. هر کسی هم میاد میگه دولت قبل بدون شایستگی جذب کرده. نیست کلی ادم شایسته جذب کرده بودن!
بعد از ۲۳ سال درس خواندن و زحمت کشیدن و شب نخوابیدن و ۳ شیفت کار کردن، جذب می شی. تازه ۳ تا ۴ سال طول می کشه فرآیند جذبت و اونوقت می بینی حقوق یه کارگر ساده از تو بیشتره. دست کارگران رو می بوسم. اما حق این نیست که به سر تخصص اساتید میاد. فکرشون آزاد نیست. این کشور نباید این بلا رو سر خودش بیاره. یک فردی که استاد شده یا می خواد استاد بشه مدام مشغول کار و تلاش و به بروزرسانی خودشه بیش از هر شاغل دیگری کار می کنه و دغدغه داره. واقعا نباید نخبگان این کشور این وضع رو داشته باشن و انگشت نما بشن
آقایان حقوق آبدارچی و افغانی و گلکار و دستفروش بالای چهل میلیون هست استاد دانشگاه چهل سال بدون حقوق زحمت کشیده و رتبه تک رقمی کنکور رو داشته بجر ۲۰ درصد استاد دانشگاههایی که از مدیریت و بخش دولتی و ارزشی ها داخل دانشگاه چپانده شدن و نام استاد را یدک میکشند الباقی خون دل خوردن تا استاد شدن ..من خودم رو کشتم تو زندگی یکبار نتونستم رتبه تک رقمی تو کنکور باشم به اسم راحت هست جدا از اینکه کارهای اداره و اجرایی دانشگاهها هم به دوش اساتید ریخته شده که هم غیر قانونی است و هم تعارض منافع ایجاد میکنه ..واقعا شرم آور و مضحک هست استاد دانشگاه وقتی فقیر باشه هیچ کس دیگه تمایلی به ادامه تحصیل نخواهد داشت چون داره جلوی چشمش میبینه استاد دانشگاه رو با لباس و کفش مندرس ..لطفا خودتون رو به حماقت نزنید حقوق استاد دانشگاه ۲۰میلیون نیست صد میلیون هم نیست ماهی باید۶۰۰ میلیون پرداخت بشه مثل همه جا دنیا اگرنه کم کم تاثیرش رو در جامعه مشاهده خواهید کرد
کدوم آبدارچی چهل میلیون میگیره؟ استاد دانشگاه چه گلی به سر جامعه زده؟ وقاحت هم حدی داره. تمام سال تعطیلات تشریف دارین و مزایای خوبی هم بهتون میدن. هزاران نفر بهتر از شما بیکار یا کارمند اداراتن با حقوق ۱۲ میلیون و حتی روزهای تعطیل مجبورن حضور داشته باشن. ما هم عمرمون تو دانشگاه حروم شد. با معدل، رتبه و رزومه خوب. اساتید فقط قصه تعریف میکردن. حالا ۶۰۰ هم کمشونه؟؟؟
کاش اینطوری بود که شما گفتی ولله برای توازن درامد و هزینه ها من در کنار شغل هیات علمی کار دیگری می کنم که نه در شانم هست نه مطابق میلم اما چاره ای نیست
چه ربطی داره؟ آبدارچی را با یک استاد دانشگاه مقایسه میکنی؟ آبدارچی همون ۱۵ تومن براش کافیه. نکته اینه بهنام خان اگر خودت الان هیات علمی بودی الان میگفتی حقوقم باید ۶۰۰ میلیون میبود! همچنین بنده به عنوان هیات علمی، فقط مرداد ماه استراحت میکنم و تمام ۱۱ ماه سال مشغول تدریس، انجام طرحهای پژوهشی، نوشتن مقاله و مشاوره به دانشجویان هستم. کدوم کارمند وقتی میاد خونه، باز میره پشت لپتاپش؟ طرف وقتی میاد خونه لم میده تا فردا صبح. برقها هم که همیشه میره تو اداره و کلا ۲ ساعت هم نمیشینن پشت میزشون. اما ما ساعتها پشت کامپیوتر هستیم برای تدوین یک مقاله. البته بنده از مقامی شنیدم که حقوق هیات علمی تا ۲ برابر افزایش خواهد داشت. یعنی استادیار پایه ۱ الان ۳۰ تومن میگیره میرسه حدود ۵۰.
بعد از ۳۷ سالگی تازە یک نفر میتواند بعد از کلی گزینش علمی و عمومی هیات علمی شود و وقتی هیات علمی میشود میبیند حقوقش بسیار ناچیز است و بە فکر شغل دوم یا مهاجرت می افتد کە هر دو بد است اولی او را علم و دانشگاە دورمیکند و دومی سرمایە ملی را هدر می دهد. من از نزدیک اساتید جوان بسیاری میشناسم کە حداقل یکبار کلمە مهاجرت رو از انها شنیدم. با تشکر
با سلام.
شاید باورش برای مردم عزیز بسیار سخت و عجیب باشه که هیات علمی جوانی که تازه استخدام میشود به سختی توانایی پرداخت اجاره مسکن دارد. خرید مسکن و خودرو که هرگز.
با سلام و ادب
خدمت اساتید و فرهیختگان گرامی
بنده به عنوان دکترای رشته مدیریت از دانشگاه تهران اینو میگم. به استثنای بعضی از اساتید که واقعا در حوزه اموزش و پژوهش از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنن. حرفم با اون عده کثیری از اساتیدی هست که عملا جز هزینه و سربار هیچ ارزش افزوده ای ندارن. اینها نباید با هم یکی باشن. مخصوصا اساتید دانشگاه آزاد
متاسفانه نگاهها بسیار سطحی است. برای یک ربع کار لولهکش، حداقل ۵۰۰ تومان در شهرهای کوچک میگیرد؛ یک تعمیرکار ماشین به ازای هر ساعت حداقل۲ تا ۳ میلیون درآمد دارد؛ یک فروشنده سیگار سر خیابانها، ساعتی حداقل ۳۰۰ هزار تومان درآمد خالص دارد؛ فروشندههای لوازم خانگی و… نیز بمانند. آن وقت یک ساعت تدریس هیات علمی، ۷۰ هزار تومان تا ۱۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است. دریافتی ماهانهی یک هیات علمی به صورت خالص شاید به ۳۰ میلیون تا ۳۵ میلیون برسد. همین هیات علمی بعد از ۳۵ سال مصرفکنندگی و صرف انرژی و پول، تازه اگر بتواند هیات علمی شود. در حالی که افراد دیگر به عنوان نیروی کاز حداقل ۱۵ سال زودتر سر کار هم رفتهاند. با چه منطقی باید حرف زد که فهمید و درککرد. بخدا باید آن دنیا جواب پس بدهید که چنین وضعیتی برای هیات علمی درست کردهاید.
فرمایشات شما در مورد مشاغل آزاد درسته اما الان بحث مشاغل دولتیه. الان تقریبا تمام کارمندان دولت ارشد یا دکتری دارن و رزومه خیلیهاشون از هیئات علمی قویتره ولی کمتر از نصف اونها حقوق میگیرن و کل سال هم مثل برده باید در خدمت مافوق باشن. از این زاویه هم ببینید بد نیست. اگر افزایشی قراره باشه باید اول شامل کارمندان مظلوم بشه.
خیلی عجیبه! خداروشکر که با این دیدگاه هیات علمی نشدید!
خب اگه بسیار قویترید! برو در فراخوان هاشرکت کن ( قطعا کردی و ردت کردن) !! پس لطفا نگو خیلی قوی و … هستن.
همه در جایگاه خودشون محترمن. اما دیدگاه هایی که دیدم در مورد هیات علمی ها مطرح شد انصافا ناحق و ناصوابه.
دل شیر میخواد وارد پروسه جذب بشی و قبول شی.
کارمندی که حین کار مدرک میگیره یک شارلاتان علمیه نه نخبه! چرا که نه کار اصلیش که کارمندی بوده رو درست انجام داده نه تحصیلش رو درست انجام داده. وقتی مدرک فروشی بشه همه ادعای نخبه بودن و دکتر بودن دارن و همین باعث شده یک عده توهم بزنن و شان استاد دانشگاه رو اینقدر پایین بیارن. کارمندان با مدرک دکتری اما سواد واقعی زیر دیپلم
اساتید رو ول کنین باز اونا یه زندگی دارن. تاخیر در برگزاری فراخوان ۱۴۰۴ رو پیگیر باشین که این همه جوان بیکار تحصیل کرده رو منتظر گذاشتین.
جذب شدگان فراخوان ۴۰۱ و ۴۰۲ هنوز کد استخدامی ندارند و بدون دریافتی مشغول بکار هستند. بهتره که اول اونها تعیین تکلیف بشن بعد فراخوان جدید برگزار بشه که حداقل وقتی افراد جدید جذب شدند بلافاصله کدشون صادر بشه و مثل ما ماهها و سالها بلاتکلیف و بدون حقوق نباشند.
حقوق استادیارهای جوان (که معمولا از نسل قبلی اساتید نخبه تر و پر انرژی تر هم هستند) واقعا خنده داره.
از طرف دیگه برای تامین زمین مسکن اساتید بخشنامه کردند که به استادیارهای جوانی که مجرد هستند زمین داده نشه!! اینم یکی دیگه از جوک های مدیریتی است
سلام.
لطفا مدرسان مدعو دانشگاه هم درنظر بگیرید حداقل با بیش از ۱۵سال سابقه تدریس بدون بیمه واستخدامی به صورت ساعتی که دستمزد آنها ساعتی سی وپنج تومان با مالیات ده درصد هست.متشکر
در مجلس های قبل آشکارا دعوای مجلس با خیلی ها بر سر پول و رانت و اعمال قدرت و .. بود خیلی از نمایندگان حقوقشان را از وزارت علوم می گیرند از وزیر علوم پرسیدند چرا حقوق ما کم است نه چرا حقوق اساتید کم است چرا معیشت ما را بهتر نمی کنید و از بودجه وزارت علوم به ما نمی دهید، کاری به اساتید دیگر ندارند
وزارت صنعت وزیر بعدی نفت و گاز وزیر بعدی، بسته به اینکه کدام وزارت استخدامی داشته باشد
یادتان نرود حکومت از آن پابرهنگان و محرومان است.
متاسفانه اکثریت مردم فکر می کنند فعالیت یک عضو هیات علمی فقط تدریس است!
یک عضو هیات علمی علاوه بر اینکه باید یک دکترای با کیفیت از دانشگاه های معتبر اخذ کند باید تحقیقات معتبر در سطح بین المللی داشته باشد و اینها بیش از ۴۰ سال طول می کشد تا حاصل شود و جذب شوند
پس از جذب فعالیت اصلی اساتید تولیدات علمی است که بسیار کار سختی است که مثلا یک عضو مقاله بین المللی چاپ کند که این تولیدات در نظام سنجش جهانی عظمت یک کشور را ثابت می کند
بنابراین اساتید علاوه بر تدریس و تربیت نیروی متخصص، خدمت به تولید و طرح تحقیقاتی و اختراع و ابداع است که پیشرفت های علمی هر کشور را رقم می زند و آین مسیر از عهده برخی اقشار و گروه های شغلی خارج است
متاسفانه هنوز متوجه نشده اند تمام کشورهای صنعتی و جان اولی دانشگاه هاشون هستند که اونا را پیشرفته کردند
حداقل بعد از جنگ ۱۲ روزه یه کم فکر کنید مشکل از کجاست
متاسفانه تر اینکه اغلب افراد فقط به جایگاهی که خودشون دارن و شاید حقشون هم نبوده فکر میکنن. گویا در ایران زندگی نکردین. الان بیشتر جوانها ارشد و دکتری دارن. بیشترشون بیکار و تعدادی هم که جذب شدن ده برابر هیئات علمی زحمت میکشن و یک سوم اونا حقوق میگیرن.
شما چرا با قابلیت هایی که می فرمایید کارمند شدید؟ چرا هیات علمی نیستید؟ نمیشود که همه با پارتی باشند و شایسته ها همه کارمند مانده باشند
القصه باید بین کیفیت درسی که خوانده ایم فرقی باشد و الا مدرک تنها گرفتن می شود این !!!!
مردم ما یا دارند دستمزد دکتر را تخمین می زنند یا فقط ساعت تدریس هیات علمی را می بینند نه زحمتی که پشت این مشاغل تا رسیدن به این جایگاه بوده
شما که اینقدر نخبه ای چرا در فراخوان ها شرکت نمی کنی؟! من ۴ سال منتظر جذب بودم و در ۳۵ سالگی جذب شدم و هفت خان رستم پشت سرگذاشتم تا هیات علمی شدم. وقتی میبینم هر کسی دکتری گرفته میاد غیرمنصفانه ادعای توخالی میکنه! به فاجعه مدرک فروشی و فاجعه اجازه تحصیل حین اشتغال فکر می کنم که چطور باعث شده توقع دیپلمه های به ظاهر دکتر اینقدر بالا بره که به جای اثبات خودشون دنبال پایین کشیدن دیگران هستند.
جنگ اخیر ایران و اسرائیل اهمیت علم و تکنولوژی را بر همگان آشکار کرد. اگر موشک های ما هم با دقت بالا به هدف خوردند در سایه تلاشهای فارغالتحصیلان نخبه همین دانشگاه های کشور است. همکاران ما یقینا با رضایت دل از این وطن ثروتمند مهاجرت نمی کنند. فقط بدلیل وضعیت معیشتی و عدم رعایت شان اجتماعی آنها است. شرمنده خانواده و اطرافیان هستیم. حتی توانایی شرکت در یک کنفرانس معمولی را هم نداریم.
چه کار می کنند مگه انیشتن هستند برید دانشگاه، مقاله رو دانشجویان دکتری می نویسنده و اونها فقط یک ساعت میان دانشگاه و میرن و همشون باز میگم همشون شغل دوم دارن. کجای دنیا هیات اینقدر راحت هستند والا دو تومان هم برای اینها زیاد است
اگر هم راحته تو عرضشو نداشتی و نداری که حتی این شغل راحت را هم به دست بیاوری . وقتی نان می خوری به خاطر آن نان شرمنده باش
شما هیات علمی ها همه با پارتی جذب شدید.
چه آورده ای برای کشور داشتید؟!!!
دستاوردش این بوده از لحاظ علمی رتبه ۱۷ جهان رو داریم.
دربین حدود ۲۰۰ کشور. انصاف انصاف انصاف
اونو که مدیون دانشجویان ومحققان هستیم. هیات علمی زبده کمتر از بیست درصد هستند. حقیقت تلخه
حق التدریس جماعت اولش با التماس میاد بعدش چون عرضه نداشته جذب بشه با بخل و حسادت دنبال مقایسه بی جا می گرده
حقوق فعلی اعضای هیات علمی به اندازه حقوق رانندگان محترم اسنپ هست حتی گاها کمتر در صورتی که حداقل باید ۱۰ سال تحصیلات دانشگاهی داشته باشند یعنی شخصی ۱۰ سال کار کرده و درآمد داشته درآمد فعلیش با کسی که توی این ۱۰ سال فقط درس خونده یکیه. اون یکی پس اندازی جمع کرده چیزی خریده این یکی هیچی. و تازه گفته می شه همین ۲۷ ۲۸ تومنم زیاده که بهشون داده می شه بعد ۱۰ سال درس خوندن هیچی بهشون داده نشده. کمی انصاف داشته باشید.
بعدم مگه همه دانشگاه ها در همه رشته ها دانشجوی دکتری دارن که مقاله رو به اسم استادت بنویسن و استاد امتیازش رو بگیره؟ خیلی از رشته دانشگاه ها حتی دانشجوی ارشدم ندارن. تازه چون تعداد اساتید کمه باید کارهای اجرایی هم انجام بدن
هی چی بگم بهت.
فقط هر دانشگاهی هست به سرعت انصراف بده چون به تو دروغ گفتن.
دانشگاهی که من درش حضور دارم، اوضاع خیلی فرق میکنه.
تلاش نکنی.
تولید علم نکنی.
نمره ارزشیایی پایین باشه.
دانشجویان شکایتت کنند.
به راحتی میکشنت پایین.
دوغوزآباد درس می خونی شما.
اره دیگه هم شدن دانشجو و استاد.
من شغل دیگه داشتم استعفا دادم اومدم هئیت علمی بشم حقوقش کمتر هست
با سلام؛
حداقل حقوق اساتید باید صد میلیون باشد ‘ مسئولین چه فکری میکنند با خودشان ‘ لطفاً رسیدگی شود.
مگه چه گلی به سر جامعه زدید که انتظار حقوق ۱۰۰ میلیونی دارید.
منم دکتری دارم با کلی مقاله و تالیف کتاب حق التدریسم و یک ساله حقوق نگرفتم .
شما ها خیلی پر رو هستید و همتون هم با پارتی جذب شدید.
این همه دستاورد از پرتاپ ماهواره تا تولید دارو و رادیو دارو و …… از بطن دانشگاه و دانشگاهی بیرون اومده هر کسی هر جایی استخدام شده گذرش از دانشگاه بوده علمش رو مدیون دانشگاه و دانشگاهی هست.
همه دانشگاه ها باید حق الندریس ها رو بندازن بیرون. چرا که این جماعت با التماس میان و در ظاهر فقط چاپلوسی میکنن اما بی عرضگی خودشون رو اینجاها میخوان بپوشونن میگن همه با پارتی جذب شدن
دانشگاهی ببین من یک حق التدریس دانشگاه دولتی هستم، الان تابستانه، حالا قبل تابستون بگم برات: در دو سال اخیر که کار حق التدریس شروع کردم در کنارش با یک هیئت علمی دانشگاه مقصد به پروژه روی آوردم: در یک و نیم سال حضور در آزمایشگاه تا به این لحظه ۹ پروژه دانشجوی و یک تز دانشجوی کارشناسی ارشد به اتمام رساندم و در کنارش با دو بیمارستان همکاری داری و … ، الانم با پنج دانشجوی جدید ۵ پروژه گوناگون که همگی باید مقاله isi شود از شهریور شروع میکنم و در کنارش با یک استاد دیگر طرح کار میکنم و در کنارش به ۳ هیئت علمی دیگر در همان گروه که ۵ دانشجوی ارشد دارند هم آموزش کارهای تخصصی میدهم و هم نتایج شان تفسیر میکنم و هم مواظب دستگاه های گران و تخصصی آزمایشگاه هستم چون کارشناس آزمایشگاه بوق است، بعد دو سال همکاری با بیمارستان تنها کلکسیون بالینی دانشگاه من دارم که در استان نظیر ندارد و جالب تر اینکه چون هیئت نبودم رئیس آزمایشگاه با من چپ شد و گفت مرداد ماه که دانشگاه تعطیله تو حق حضور نداری منم گفتم باشه، اساتید همکار که ۵ نفر هستن و خدا تومان حقوق می گیرند گفتند چه شد گفتم نشد، یک به یک به رئیس آزمایشگاه مکاتبه کردند که ایشون بیاید ولی گفت نه، الان من نرفتم و کار ۱۲ دانشجو که شامل ۵ دانشجوی ارشد و ۷ دانشجوی لیسانس هست متوقف شد تا من مجدد کارم را بعد تعطیلات شروع کنم.
خب خواهش میکنم الان به من بگو من چاپلوس و بی عرضه هستم؟ آیا من باید بندازن بیرون یا همه باید بروند تا من جایگزین آنها شوم؟ شرافتن پاسخ بده راستی حقوق ترم پیشم ۳.۱۰۰.۰۰۰ تومان بود و در این دو سال مجموع دریافتی من از دانشگاه به عدد ۱۰ میلیون نمیرسد ولی تو همین دو سال حدود ۷۰ میلیون فقط خرج ماشینم کردم.
الان پاسخ بده …
شما یک استثنا هستی جناب. اگر حتی ۵ درصد حق التدریس ها مثل شما باشن حق با شماست. مسلما اساتید حق التدریس باسواد داریم و حقشونه که جذب بشن. اما اینکه هر حق التدریسی از راه برسه بخواد شان هیئت علمی رو پایین بیاره باید واقعیت ها رو بهش یادآوری کرد که فراخوان و رقابت رو گذاشتن بری خودتو ثابت کنی. شما پاسخ بده منی که ۴ سال خون دل خوردم تا جذب بشم چرا باید عیرمنصفانه گفته بشه همه با پارتی جذب شدن و بیسوادن؟! طرف رفته رد شده میاد همه رو زیر سوال میبره
در مورد حق التدریس ها حق با شماست چون دارم به چشم میبینم فقط هفته یک روز به دانشگاه میان درس میدن و میرن و هیچ سودی ندارن، اما ببینید همه ما داریم خون دل می خوریم همه گرفتار هستن من دکتری ام چهار ساله تموم کردم اما الان سال ششم دکتری تمام شده و دو سال هست استاد راهنمام اجازه ارسال مقاله به ژورنال نمیدهد چون بعد اتمام کار تزم در ترم ۸ دکتری رفتم به شهرم و همان حق التدریس و … دانشگاه شدم که بالاتر گفتم، شب ها کابوس میبینم، مسئله دکتری من شده مشکل دانشگاهی که حضور دارم و همشون نمیدونن چطور کمک کنند چون استاد راهنمام یک آدم بیمار هست (داستانش طولانی است بماند) و … دو سال رایگان کار کردم و مطمئنم حداقل در سه سال آینده با این اوضاع به هیئت نمیرسم ولی چاره ندارم، همه گرفتار هستند و حرف هم بسیاره، اهمیت نده، برید خداروشکر کنید که به ساحل آرامش رسیدین، ما وسط طوفان هستیم.
سلام؛
حقوق اساتید خیلی کم است’ اکثراً به فکر مهاجرت هستند.
با رتبه اول ارشد و دکترا از بهترین دانشگاه ایران ده سال حق التدریس بودم و کلا دوبار در سال حقوق واریز میشد اسفند ماه و شهریور ماه که جمعش یک ماه حقوق کارمندی هم نمیشد. الان هیات علمی دانشگاه گرید ۱ هستم هنوز توان اجاره خانه در شهری که هیات علمی شدم ندارم، مجتمع اساتید دانشگاه جا نداره و ساکن خوابگاهم. ما که به روی خودمون نمیاریم و رسالتمون را دنبال میکینم ولی به دانشجو چطور بگم درس بخون سربلند باش وقتی میبینه با شغل های دیگه چندین برابر درآمد داره و این را قطعا در سطح زندگی اساتیدش متوجه میشه
سال ۹۸ دانشگاه صنعتی شریف درس می خوندم، یادمه یکی از اساتید اونجا که تازه استاد شده بود درد دل می کرد حقوقش در حد پنج شش تومن بود و یه دانشجویی داشت نزدیک هفت هشت میلیون حقوق میگرفت، جدی هم خنده داشت هم گریه داشت… سال ۱۴۰۲ که فارغ تحصیل شدم یکی از بچه ها توی یه شرکت خصوصی هر ماه تا ۹۰ میلیون هم درامد داشت و استاد راهنماش ۲۰ میلیون حقوق می گرفت… جدی جدی این موارد بشدت انگیزه اساتید رو پایین آورده و سیاست های غلط وزادت علوم و دولت در قبال معیشت اساتید نه تنها نهاد دانشگاه را به انزوا کشانده بلکه تهدیدی برای آینده و زیرساخت های فکری آینده شده که اثرات اون را بواضح در جامعه می بینیم. همین اساتید تا دلتون بخواد خواهان دارند و مثل آب خوردن پذیرش می گیرند و با هر مهاجرت چندین میلیار تومان ضرر مادی و ضرر معنوی جبران ناپذیری به کشور وارد می شود… حیف از آرزوهایی که بخاطر بی لیاقتی مسولین نابخرد به باد رفت و استادی که روزی آرزوی به اوج رساندن نهاد علمی کشور را داشت الان زیر بار اجاره خونه و قرض و بدهی یک بی انگیزه متحرک شده… آقای وزیر علوم و رییس دولت تا دیر نشده اقدام کنین تا بیشتر از این شان و شخصیت کسی که عمرش را در راه پیشرفت علمی کشور خرج کرده، نشکند.
اکثر اساتید امکان ویزای NIW را دارند اما متاسفانه افراد عادی خیلی راحت شان استاد رو میارن پایین و نمیدونن که نهایتا دودش میره تو چشم خودشون. متاسفانه فروپاشی فکری شاخ و دم نداره. جامعه ای که با نخبگان و تحصیل کردگانش اینجور برخورد میکنه لیاقتش عقب ماندگی و فلاکته
عضو هیئت علمی که حتی نمیتونه مسکن تهیه کنه چه شانی در این جامعه داره؟!
چون حقوق هیات علمی برکت ندارد و به جای استاد حق التدریس دارد میخورد.
این چه حرفیه! در گروه ما حتی یک حق التدریس نداریم و همه کارها روی دوش ماست. بجای ۱۰ واحد موظفی همه گروهمون ۱۴ واحد ارائه میکنیم. حال بگو حقوقمون برکت داره یا نه؟
اگر به تجاوز اخیر آمریکا و اسرائیل با دقت توجه کنید، بخشی از برتری نظامی اونها مربوط به تکنولوژی های بود که اونها ساله قبل با کار کردن در مدارس و دانشگاهها ی خود و تربیت متخصصان بدست اومد. لذا تا زمانیکه معلمان و اساتید ما درگیر مسائل معیشتی هستند، چندان نمیشه توقع داشت که شق القمر کنند.
به نظرم اصلاح معیشت زندگی رو باید از معلمان در مهد کودک ها شروع کرد و همینطور ادامه داد تا به اساتید برسیم. اگر چنین کردیم نسلی تربیت خواهند شد که قادر به تولید علم نافع و توانمندساز هستند.
از آب گل آلود ماهی میگیرید. شایدم دلیلش این باشه که در چند دهه اخیر بجای افراد لایق افراد بیسواد و بدون تعصب به کشور رو جذب کردن و بهترین امکانات رو به هیئات علمی دادن بدون کوچکترین بازخواستی.
هیچ استاد دانشگاهی بیسواد نیست. اتفاقا تمام اساتید ما باسواد و لایق هستند.
این همه بغض و بخل نسبت به استادان دانشگاه نشان دهنده سطح فکری و دانش بالای شماست! کارمندی که حین اشتغال ادامه تحصیل داده در واقع شارلاتان علمیه و اگر مملکت قانون داشت باید محاکمه میشد. چطور میشه هم کار کرد و حقوق گرفت و هم تحصیل کرد؟! جالبه طلبکارم هستن
مگه اساتید دانشگاه حقوق نجومی (۳۸ میلیون تومان) نمی گیرن؟
۳۸ میلیون تومان، خیلی حقوقه. باهاش می تونید خونه بخرید، ماشین لوکس بخرید و سفرهای خارجی برید.
موفق باشید اساتید،
اگر ۳۸ میلیون نجومیه مشکل از نوع نگاه شماست! فردی که حداقل ۳۵ ساله هیئت علمی میشه و باید از صفر شروع کنه چطور با ۳۸ میلیون می تونه صاحب خونه و ماشین لوکس بشه؟! شما خبر از قیمت خونه و ماشین لوکس داری؟! با این حقوق فرد بتونه پول رهن و اجاره خونه رو ردیف کنه شاهکار کرده!
اختیار دارید حقوق نجومی ۳۱ تومن باید بگید.
ایشون هم من باب شوخی گفتند در واقعه طعنه زدند.
اولا بسیاری از اساتید حقوق زیر ۲۰ میلیون دارند مگر این که عصو انجمن علمی باشند
دوما هر حقوقی هم بگیرن حقشونه
کلی تکاپو کردن به اون مرحله رسیدن
اون موقع که شما می گفتی درس چیه، نمی فهمم !!!
اساتید در دوره دانشجویی شون دفاعیه در مقطع دکتری و ارشد داشتن و پدرشون دراومده تا در کنکور پذیرفته بشن
والا من که خجالت میکشم حقوقمو بگم به کسی. چند مدت پیش در یک دانشگاه غیرانتفاعی یه درس در مقطع ارشد میدادم. دانشجویانش همگی کارمند بودن. از کارمند دخانیات گرفته تا بانک و… جالبه همه حقوقهاشون از من بیشتر بود. بنده هیات علمی دانشگاه دولتی پایه ۷ استادیار حقوقم ۳۸ هست. سالها تلاش کنیم بشیم دانشیار میشه ۴۵ و استاد تمام الان نهایت ۶۰ میگیره. اصلا ما هیچی، اما واقعا تاسف نداره به یک دانشمند برتر کشور چنین حقوقی بدن؟ یکی از اساتید بنده در مقطع دکترای دانشگاه تهران که ایشون رتبه اول کشور را در کل جامعه مهندسی از نظر تعداد مقالات دارند. بیش از ۵۰۰ مقاله. H-INDEX ایشون ۹۰ هست. فول پروفسور. داور اصلی مجلات Q1 الزویر هم هستند. ایشون بهم گفتند من راه اشتباهی رفتم. هیچوقت بدین شکل زندگی نکن!
مورد توجه نماینده ای از استان خوزستان که رگ گردن خود را کلفت کرده بود که جلوی حقوق نجومی اساتید را بگیرید. قطعا در پیشگاه حق در برابر آن جو که درست کردند و عبارت نجومی را به ن قشر نسبت دادند پاسخگو باید باشند
همکاران قدیم من با مدرک فوق لیسانس یک سال قبل یه صورت قراردادی و نه استخدامی در یکی از شرکت های دولتی تابعه شرکت نفت مشغول بکار شد. حقوق فعلیشون ۵۰ تومنه با کسر بیمه و … حدود ۴۳ دریافتی دارند. ضمن این که گفتند حقوق استخدامی ها خیلی بیشتره. اونوقت یه استاد دانشگاه حقوقش ۳۱ تومنه با کسر بیمه و .. گاها به ۲۷ ۲۸ میرسه.
افزایش حقوق بعد از ارتقا از استادیاری به دانشیاری فقط یک و نیم میلیون تومان است
از دانشیاری به استادی افزایش حقوق کمتر می شود حدود یک میلیون و دویست است بزرگوار. خیلی بالا رفتی
آفرین منم دانشیار شدم ۱۲۰۰ اضافه شد نه اونی که دوستمان گفت
چه عجب یکی صداش درومد. به خدا اگر کاری کنند. حقوق اساتید به بدترین وضعیت رسیده و همه فقط شعار میدن. فقط کافیه حقوق اساتید ما را با امارات و عربستان و پاکستان مقایسه کنید (نمیگم با کشورای اروپایی و چین) تا عمق فاجعه را بفهمید. وزیر یک ساله فقط حرف زده. تورم ۸۰ درصده. حقوق استاد ۲۰ درصد!! وزیر: حرف.
خود من به عنوان استاد دانشگاه برتر کشور از دانشیاری به استادی ارتقا پیدا کردم ۸۲۰ هزار تومان به حقوقم اضافه شد .پول یک پرس غذا
چقدر خوب…
ما که فعلا اول راه هستیم.
لطفا شما اعتراض کنید ما مناطق محروم ذینفع بشیم.
صدای شما به همه جا می رسه