ارتقای اساتید یکی از زیرنظامهای نظام آموزش عالی است، این زیرنظام بهعنوان یکی از سازوکارهای اساسی بهمنظور حفظ، افزایش کیفیت و همچنین جهتدهی فعالیتهای اعضای هیئتعلمی در سطح خُرد و دانشگاهها در سطح کلان محسوب میشود و بررسی چگونگی کارآمد سازی این نظام ضرورت دارد.
آخرین اخبار جذب هیات علمی و اساتید دانشگاه ها در کانال تلگرامی هیات علمی و یا پیج اینستاگرام اطلاع رسانی خواهد شد…
به گزارش خبرگزاری آنا؛ هفته گذشته مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی با بررسی چالشهای آموزش عالی، ۲۲ راهبرد را برای این حوزه در برنامه هفتم توسعه کشور پیشنهاد کرد که یکی از مهمترین اولویتهای آن ارتقای کیفیت آموزش عالی است.
با توجه به گسترش کمّی قابلتوجه آموزش عالی در دهههای گذشته و همچنین در نظر گرفتن شرایط کشور از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ارتقای کیفیت آموزش عالی از طریق کارآمد سازی نظام ارتقای اساتید مبتنی بر نیازها یکی از اولویتهای شناساییشده در این پژوهش است.
بدون شک یکی از مهمترین بخشهای نظام علم و فنـاوری در هـر کشـوری، دانشگاههای آن کشور است و طبعاً کاراملی ساختار دانشگاهها، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با تحقق اهداف نظام علم و فناوری هر کشوری دارد در دانشگاه نیز جهتدهی فعالیتهای پژوهشی دانشگاه توسـط اساتید دنبال میشود بهنحویکه دانشجویان دانشگاهها، عمدتاً بر روی موضوع پژوهش انجـام خواهند داد که مدنظر اساتید دانشگاه است.
این مسئله سبب شده است، سیاستگذاران علم و فناوری به دنبال این باشند که به نحوی فعالیت اساتید دانشگاههای کشور را جهتدهی کرده و این فعالیتها را در راستای اهداف نظام علم و فناوری کشور قرار دهند. آییننامههای ارتقای اساتید مهمترین ابزار تحقق چنین هدفی است بـا توجـه بـه اینکـه همـه شئون اساتید دانشگاه اعم از اعتبار علمی- پژوهشی استاد و امکانات مالی و پژوهشی تخصیصیافته بـه وی بهنوعی با رتبه علمی اساتید در دانشگاه گرهخورده است، مجبـور بـه پیـروی از مفـاد آییننامههای ارتقای اساتید برای ادامه فعالیت در دانشگاه هستند.
در بررسی آسیبشناسی نظام جذب و ارتقای اعضای هیئتعلمی با عواملی چون متناسب نبودن نظام جذب و ارتقای اعضای هیئتعلمی بر آمایش آموزش عالی و نیازها و اولویتهای کشور، یکسان بودن آییننامه ارتقا برای تمامی دانشگاهها، رشتهها و مناطق کشور، مبتنی بودن نظام جذب و ارتقا بر عملکرد کمّی افراد در تولید و انتشار مقالات علمی؛ ضعف در توجه به پژوهشهای کاربردی و مسئله محور بهمنظور جذب و ارتقای اعضای هیئتعلمی و نیز شیوه بودجهریزی دانشگاهها و مراکز علمی کشور روبهرو هستیم در این راستا بررسی ایرادات آییننامه ارتقا و راهبرد کارآمد سازی نظام ارتقای اعضای حیات علمی ضرورت دارد.
ایرادهای فرامتنی آییننامه ارتقای اساتید چیست؟
طبق تجربه جهانی، هر کشوری باید یک نظام جـامع علـم و فنـاوری داشـته باشـد و بـر اساس آن میزان کاراملی اجزای مختلف علم و فناوری خودش را اندازهگیری نماید. آییننامه ارتقـای اساتید هم بهعنوان یکبخشی از این نظام جامع علم و فناوری میتواند موردسنجش واقـع بشـود و میزان کاراملی آن در دورههای مختلف مورد ارزیابی دقیق و کارشناسی قرار داده شود.
لذا به نظر میرسد در بررسـی میـزان کاراملی آییننامهها، داوریهای شخصی برخی مسئولین حوزه سیاستگذاری علم و فناوری نقش پررنگی داشـته باشـد. ترکیب اعضای دسـت انکار نگارش و نظارت بر آییننامه ارتقای اساتید هم احتمالاً نقش قابلتوجه در این بخـش دارد. تـدوین نظام جامع علم و فناوری میتواند این فرآیند را علمیتر و ضابطهمندتر کرده از ضریب اثرِ داوریها و دغدغههای شخصی افراد بکاهد.
با توجه به عدم تدوین چنین مدلی در کشور، ممکن است اختلافنظرهایی بین صاحبنظران ازلحاظ تعیین میزان کاراملی بخشهای مختلف آییننامه ارتقای اساتید به وجود بیاید.
برخی ایرادات کلان آییننامه ارتقای اساتید
آییننامه ارتقای اساتید را میتوان یکبار از منظر بنـدهای آن موردنقد و بررسـی قرارداد و یکبار هم میشود فراتر از مفاد بندها و یا از طریق روح و تفکر حاکم بر آییننامه و یا عوامـل محیطـی آن را نقد کرد. برخی ایرادات کلان آییننامه ارتقای اساتید شامل پارادایم نامناسب حاکم بر آییننامه، گره خوردن همه شئون استاد به آییننامه ارتقای اساتید و ضعف در تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی دانشگاه است.
الف- پارادایم نامناسب حاکم بر آییننامه
به نظر میرسد برخی از تصورات رایج غلطـی در بـین برخـی از سیاستگذاران حـوزه علـم و فناوری کشور وجود دارد که هرازچندگاه خود بهصورت یک تصمیم جدید بروز میدهد. برخـی از این تصمیمات گرچه بهظاهر کالبد جدیدی دارند اما همچنـان از همـان روح سـابق برخـوردار بـوده و عملاً در همان پارادایم غلط قبلی حرکت میکنند.
یکی از تصورات غلط تصور «علم برای علم» و «پژوهش برای پژوهش» است. این در حالی است که امروزه در ادبیات مدیریت فنّاوری اثباتشده است که «علم برای علم» و «پژوهش برای پژوهش» معنا ندارد. درواقع علم و پژوهش باید در راستای رفع نیازهـای داخلـی یـک کشـور جهتدهی شوند. مقاله نیز میتواند بهعنوان یک ابزار در بخش تولید علم، به حل مشکلات بومی یک کشور در این راستا کمک کند.
به دیگر سخن، عمده مقالات ارائهشده در نشریات یک کشور میبایستی بـه سـمت نیازهـای داخلی جهتدهی شده و توان پژوهشگران آن کشور مصروف حل نیازهای ملـی آن کشـور بشـود. ایـن مسئله متأسفانه در کشور ما برعکس طی شده و عملاً سبب جدا شدن دانشـگاه از حـوزه نیازهـای بومیشده است.
تبلور این مسئله در رشتههای فنی، معضل همیشگی جدایی دانشگاه از صنعت است که سهم دانشگاه به توجه به نوع انتظاراتش از اساتید دانشگاه قابلتوجه هست. پرواضح است وقتیکه همـه هموغم یک استاد ارائه مقالات ISI و یا اجلاس است که هیچ تناسبی با نیازهای کنونی کشـور نـدارد، این پدیده رخ خواهد داد.
به دیگر سخن الگوی غالب حاکم بر آییننامه ارتقای اساتید کشور، علم- محور است و به نظر میرسد نفس تولید مقاله فارغ از محتوای آن و میزان تناسب آن با نیازهای بـومی کشـور بـرای سیاستگذاران حوزه علم و فناوری کشور موضوعیت داشته و بهنوعی مقاله را جـزو خروجیهای کـل نظام علم و فناوری کشور تلقی میکنند. البته صرفاً مقالات مفید میتواند بهعنوان خروجی بخش دانشگاه در نظر گرفته بشود و خروجی کل نظام علـم و فنـاوری کشـور از جـنس تولیـد ثروت، ایجاد اشتغال، رفع نیاز استراتژیک و موضوعاتی ازایندست خواهد بود.
ب- گره خوردن همه شئون استاد به آییننامه ارتقای اساتید
یکی از نکات مهمی که رابطه با سیستم ارتقای اساتید مشاهده میشود، گره خوردن همه شـئون استاد به آییننامه ارتقای اساتید است. بهطور مثال حقوق اساتید دانشگاه نسبت مستقیمی با این آییننامه داشته و اساتیدی که بتوانند پایههای حقوقی بیشتری کسب کنند از حقوق بالاتری برخوردار خواهند بود.
ازجمله موارد دیگر پژوهانه پژوهشی استاد هست. پژوهانه بودجهای است که اختیار خرج آن بهصورت مطلق در اختیار استاد بوده و وی میتواند از این بودجه در جهت تجهیزات آزمایشـگاه و یـا مساعدت مالی به دانشجو و یا بهعنوان مازاد درآمـد خـود اسـتفاده کنـد. معمولاً پژوهانه پژوهشـی هـر دانشگاهی بر اساس میزان پایهای است که یک استاد در مقایسه با پایـه کـل اسـاتید دارد، و بـر اسـاس تصمیمات داخل دانشکدهای تقسیم میشود.
ج- ضعف در تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی دانشگاه
با توجه به ماهیت انسانمحور اقتصادهای دانشبنیان، نقش دانشگاهها در تربیت نیروی انسـانی موفق کارآفرین بسیار بیشتر از سایر بخشها در کشور است که با توجه به ساختار کنونی آییننامه ارتقای اساتید دانشگاهها تحقق چنین چیزی ناممکن به نظر میرسد. بر اساس ساختار کنونی آییننامه ارتقای اساتید، اکثر اساتید فنی، تمایل چنـدانی بـه ارتبـاط بـا بخش صنعت نداشته و عمدتاً حوزه صنعت را حوزهای مستقل از حوزه دانشگاه ارزیابی میکنند.
راهبردهای کارآمد سازی نظام ارتقای اعضای هیئتعلمی چیست؟
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، پیشنهاد و راهبردهایی در سه دسته بهمنظور کارآمدتر شدن آییننامه ارتقا ارائهشده است. بهطورکلی نکات زیر از بررسی صورت پذیرفته بهدستآمده است؛ مسئله اساسی نظام ارتقای اعضای هیئتعلمی وجود آییننامه یکسان برای همه انواع دانشگاهها (جامع، صنعتی، علوم انسانی، دانشگاه آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی و غیره)، زیر نظامهای آموزشی (رشتهها و گروههای علمی)، مناطق جغرافیایی و دانشگاههای با مأموریتهای خاص (فرهنگیان، دانشگاههای سازمانی، فنی و حرفهای و غیره) است و به ایزومورفیسم (یک ریختی) دانشگاهی در سطح عملکردی منجر شده است.
البته قبل از انجام این مهم میبایست مأموریت محوری دانشگاهها در دستور کار قرار گیرد که طبق اسناد بالادستی یکی از سیاستهای مهم در حوزه آموزش عالی هست که تاکنون مغفول مانده است. استفاده از رویکرد کمّی به هنگام ارزیابی پرونده فرد متقاضی، پدیدهای است که مولود مدیریت متمرکز در نظام آموزش عالی و تدوین و تصویب قوانین بالا به پایین است، هرچند که ارزیابی مبتنی بر کمیتهای سنجش پذیر اثر سلیقههای شخصی و گروهی را به حداقل میرساند اما به همان میزان نیز امکان ارزیابی محتوایی و عمیق عملکرد را محدود میسازد.
از سوی دیگر ازآنجاییکه دانشگاهها در نظام آموزش عالی کشور فاقد استقلال کافی هستند و فرایند تمرکززدایی نیز اقدامی فراتر از اختیارات وزارت علوم است، ازاینرو نمیتوان تغییر رویکرد ارزیابی از کمّی به کیفی بهگونهای که مانند دانشگاههای برتر دنیا گروهی خبره و مستقل مسئول انجام آن باشند، انتظار داشت.
بنابراین پیشنهاد میشود همگام با طرح ساماندهی آموزش عالی کشور، اقدام به طراحی و تدوین آییننامههای ارتقا متناسب با مناطق جغرافیایی، نوع دانشگاهها و مأموریت آنها توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و با مشارکت دانشگاههای آن مناطق شود. توازن آییننامه ارتقا در بازنگریهای انجامشده از تمرکز بر فعالیتهای آموزشی (آییننامههای اول و دوم) بر فعالیتهای پژوهشی (از آییننامه سوم به بعد) سوق یافته است، که دراینباره آییننامه ارتقا مصوب سال ۱۳۸۰ بهعنوان نقطه عطفی دراینباره تلقی میشود که توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تدوین، تصویب و ابلاغشده است.
با تصویب «اصول حاکم بر آییننامه ارتقا» توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به تاریخ ۱۳۸۶/۰۹/۲۰ نحوه تدوین و تصویب آییننامه ارتقا دستخوش تغییراتی شد که بر اساس آن وزارتین علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، بهعنوان مراجع پیشنهاددهنده آییننامه و شورای عالی انقلاب فرهنگی مرجع تصویب آن تعیین شد. ماده فرهنگی، تربیتی و اجتماعی که از سال ۱۳۸۷ به آییننامه اضافه شد، طی بازنگریهای بعدی با تغییراتی همراه بوده، که مواردی همچون سنجش پذیری ضعیف بندهای آن و قابلیت تأمین حداقل امتیاز آن از تنها یکبند، موجب ناکارآمدی آن شده است.
در ماده آموزشی، تنها به ارزیابی کمیت و کیفیت تدریس و سرپرستی پروژههای کارشناسی بسنده شده است، درحالیکه مطالعات میدانی و تطبیقی نشان میدهد دامنه فعالیتهای آموزشی قابل انجام و ارزیابی بسیار گستردهتر بوده و کمتوجهی به آن منجر به کاهش اهمیت این فعالیتها شده که یکی از علل ضعف در پاسخگویی فارغالتحصیلان دانشگاهی به نیازهای بازار کار به این مهم برمیگردد. چیره شدن رویکرد مقاله محوری و کمتوجهی به پژوهشهای مسئله محور و کاربردی مهمترین بحث مطرح در ماده پژوهشی است که علت آن به نبود حداکثر امتیاز برای بند مقالات علمی و ضعف انگیزانندهها بهمنظور جهتدهی اعضای هیئتعلمی برای انجام این نوع از تحقیقات مربوط است.
نقش دانشگاهها در تربیت نیروی انسـانی موفق کارآفرین بسیار بیشتر از سایر بخشها در کشور استبهمنظور کارآمد سازی هرچه بیشتر نظام ارتقای مرتبه علمی نیاز به طراحی بستهای است تا بر اساس آن با هماهنگی تمامی ارکان تأثیرگذار بر ارتقای اعضای هیئتعلمی به طراحی سازوکار، فرایند و آییننامه، که بهطور مستقیم با نظام ارتقا در ارتباط است و همچنین سایر سازوکارها و قوانینی که میتواند بهعنوان انگیزاننده مطرح باشد، اقدام شود.
به گزارش آنا، بازنگری آییننامه ارتقای اعضای هیئتعلمی اغلب معطوف به فعالیتهای پژوهشی بوده و بعد آموزشی مورد غفلت قرارگرفته که این امر موجب کماهمیت شدن امر آموزش شده و هرم اعضای هیئتعلمی نشان میدهد همچنان بخش قابلتوجهی از آنان با مرتبه مربی مشغول به فعالیت هستند که این خود میتواند نشاندهنده مبتنی نبودن آموزش بر پژوهش باشد.
ارتقای کیفیت آموزش عالی به میزان بالایی به کیفیت ورودیهای این سیستم بستگی دارد. کیفیت اعضای هیئتعلمی استخدامشده از سوی دانشگاهها در جایگاه ورودی نظام آموزش عالی نقش بسیار مهمی در کیفیت خروجی این سیستم دارد. در این راستا اقدام اساسی این راهبرد بازطراحی الگوی جذب اعضای هیئتعلمی با تأکید بر مأموریت دانشگاهها، توجه به معیارهای کیفی از طریق خبره محوری و ارزیابی کیفی است.