هادی نظرپور – مشاور معاونت اداری مالی وزارت علوم در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: درخواست اختصاص وام مسکن به استادان پیمانی به منظور بررسی در شورای پول و اعتبار، توسط ریاست جمهوری به بانک مرکزی ارسال شده است. نزدیک به ۸ هزار استاد پیمانی جوان داریم که بیشتر از سایر استادان دچار مشکل هستند و ارتقاء آنان به رسمی آزمایشی ۵ سال طول می کشد.
آخرین اخبار جذب هیات علمی و اساتید دانشگاه ها در کانال تلگرامی هیات علمی و یا پیج اینستاگرام اطلاع رسانی خواهد شد…
وی تاکید کرد: عدم اختصاص این وام تا پنج سال آینده نوشداروی بعد از مرگ سهراب برای این گروه از استادان به شمار می آید. حرفمان این است که بانکها برای اختصاص وام به سایر مشتریان خود چه می کنند؟ همان روش را برای استادان پیمانی در پیش گیرند.
وی همچنین درباره اختصاص وام ۱۰۰ میلیون تومانی به سایر استادان، اظهار داشت: برخی بانکها از جمله بانک تجارت همکاری مناسبی با دانشگاهها و وزارت علوم دارد، روزانه تعداد زیادی از استادان برای انجام امور اداری دریافت این وام به وزارت علوم مراجعه می کنند تا از طریق اداره کل اعتبارات بانک تجارت مرکزی نسبت به دریافت وام خود اقدام کنند.
مشاور معاونت اداری مالی وزارت علوم در ادامه از عدم همکاری برخی بانکها از جمله بانک ملی خبر داد و افزود: بر اساس مصوبه موجود در این زمینه، بانکها موظف هستند ابلاغیه وام مسکن استادان را به تمام شعب استانی اعلام کنند اما متاسفانه در این زمینه با تاخیر عمل می شود.
به گفته نظرپور، بانکهای سپه، ملی، تجارت، کشاورزی، کشاورزی و برخی دیگر از بانکها لازم است در دانشگاههایی که شعبه دارند نسبت به اختصاص وام اعضای هیأت علمی اقدام کنند.
وی درباره بازپرداخت وامها، گفت: مدت بازپرداخت این وامها ۲۰ سال اعلام شده اما در تلاشیم بهره ۲۲ درصدی این وام را برای استادان کاهش دهیم.
مشاور وزارت علوم با بیان اینکه در جامعه آماری ما ۲۰ هزار استاد می توانند از شرایط وام مسکن برخوردار شوند، گفت: استادانی که ۱۰سال پیش وام گرفته و تسویه حساب کرده اند، می توانند بار دیگر این وام را دریافت کنند. این آمار، ثبت شده در وزارت علوم است.
با سلام و خسته نباشید..
مدرسینی که داری مدرک کارشناسی ارشد هستند و بیش از ۴ سال سابقه تدریس دارند رزومه – مقاله – تألیف کتاب دارند ولی چه فایده….!
با این حقوق ناچیز دانشگاه که واقعأ باعث تأسف است…
آخر چه گناهی کرده اند که نه می توانند هیئت علمی شوند و تکلیفشان مشخص نیست.. آیا واقعأ ملاک هیأت علمی شدن فقط داشتن مدرک دکتری است…! آیا این آزمونهای دکتری واقعأ ملاک سنجش سواد افراد است ؟ و استاندارد است.. ؟
آخر یک جوان با چه انگیزه ای و چند سال باید پشت در کنکور دکتری بماند منتظر..؟ آیا سوألهای استعداد تحصیلی و امثالهم اینقدر مهم هستند که سواد یک فرد برای هیأت علمی شدن در دانشگاه را تعیین کند..؟!!!
چرا حقوق یک مدرس حق التدریس نسبت به یک استاد هیأت علمی اینقدر زیاد فاصله داشته باشد؟ آیا او زحمت نمی کشد؟! حتمأ باید مدرک دکتری داشته باشد؟!!!
آیا هیأت علمی های سالهای پیش از این الان مدرک دکتری دارند که هیأت علمی هستند و از تمام مزایای دانشگاه بهره مند اند..؟!
و هزاران درد دل من و همکاران و هم نوعان بنده که هیچ وقت شنیده نشده است……!
خواهشمندم حداقل به این مشکلاتی که عنوان شد یک گوشه چشمی و عنایتی مبذول بفرمایید…
با تشکر…